فیک تهیونگ (آخرین دیدار)p19
بعد از صبحانه لایلا اومد پیشم منم همه چیو تعریف کردم از اینکه دیگه حسی به ا/ت ندارم و میخوام ا/ت با تهیونگ باشه و کلی حرف دیگه اونم بهم گفت پس اگه میخوام اونا باهم باشن با یه بهانه ای از خونه بریم و به تهیونگ بگیم پیش ا/ت بمونه تا ما زود بیایم منم قبول کردم لایلا رفت حاضر شه تا بریم بیرون
بعد چند دقیقه لایلا اومد
لایلا. بریم
جونگ کوک. آره بزن بریم
رفتیم پایین ا/ت نشسته بود رو مبل تک نفری تهیونگ هم رو مبل دونفری و هر دو داشتن با گوشی کار می کردن که با حرف لایلا برگشتن سمت ما
لایلا. منو جونگ کوک یه سر می ریم بیرون زود میایم
جونگ کوک. تهیونگ تو هم مراقب ا/ت باش تا بیایم
ا/ت. کجا به سلامتی
لایلا. من میخواستم برم خرید به جونگ کوک گفتم با ماشین منو ببرره تایم وسایل واسه خونه بخرم هیچی نداریم
ا/ت. باشه ولی شما که قرار نیست تا ابد اینجا باشید
جونگ کوک. محترمانه داره مارو بیرون میکنه
لایلا. دقیقا
ا/ت خفه شو
تهیونگ که تا اون موقع ساکت بود گفت
تهیونگ. ا/ت به خدا من میخوام برم ولی دوست گاو تو نمیزاره
بعدم برگشت سمت من
تهیونگ. راستی جونگ کوک پسرا سراغمونو میگرفتن گفتم بیرونیم
جونگ کوک. خوبه لایلا بریم
لایلا. بریممممم
ویو تهیونگ
جونگ کوک و دوست ا/ت رفتن
ا/ت هم رفت اتاقش منم نشسته بودم و با جیمین چت میکردم که یهو جیمین خدافظی کرد و رفت منم گوشیو خاموش کردم
تصمیم گرفتم برم و به عشقم اعتراف کنم تا کی باید صبر میکردم من 3 ساله عاشقشم دیگه نمیتونم صبر کنم بعدشم کی قراره همچین فرصتی پیش بیاد و منو اون تنها باشیم
ویو ا/ت
تو اتاق نشسته بودم که درو زدن و تهیونگ وارد شد
تهیونگ. ا/ت خوبی
ا/ت. آره خوبم
تهیونگ. بیرون حوصلم سر رفت خواستم بیام پیشت ببینم چی کارا میکنی
اومد نشست کنارم
ا/ت. هیچی باید چی کار کنم
تهیونگ. اومممم ا/ت یه چیزی بگم ناراحت نمیشی
ا/ت. نه راحت باش
بعد چند دقیقه لایلا اومد
لایلا. بریم
جونگ کوک. آره بزن بریم
رفتیم پایین ا/ت نشسته بود رو مبل تک نفری تهیونگ هم رو مبل دونفری و هر دو داشتن با گوشی کار می کردن که با حرف لایلا برگشتن سمت ما
لایلا. منو جونگ کوک یه سر می ریم بیرون زود میایم
جونگ کوک. تهیونگ تو هم مراقب ا/ت باش تا بیایم
ا/ت. کجا به سلامتی
لایلا. من میخواستم برم خرید به جونگ کوک گفتم با ماشین منو ببرره تایم وسایل واسه خونه بخرم هیچی نداریم
ا/ت. باشه ولی شما که قرار نیست تا ابد اینجا باشید
جونگ کوک. محترمانه داره مارو بیرون میکنه
لایلا. دقیقا
ا/ت خفه شو
تهیونگ که تا اون موقع ساکت بود گفت
تهیونگ. ا/ت به خدا من میخوام برم ولی دوست گاو تو نمیزاره
بعدم برگشت سمت من
تهیونگ. راستی جونگ کوک پسرا سراغمونو میگرفتن گفتم بیرونیم
جونگ کوک. خوبه لایلا بریم
لایلا. بریممممم
ویو تهیونگ
جونگ کوک و دوست ا/ت رفتن
ا/ت هم رفت اتاقش منم نشسته بودم و با جیمین چت میکردم که یهو جیمین خدافظی کرد و رفت منم گوشیو خاموش کردم
تصمیم گرفتم برم و به عشقم اعتراف کنم تا کی باید صبر میکردم من 3 ساله عاشقشم دیگه نمیتونم صبر کنم بعدشم کی قراره همچین فرصتی پیش بیاد و منو اون تنها باشیم
ویو ا/ت
تو اتاق نشسته بودم که درو زدن و تهیونگ وارد شد
تهیونگ. ا/ت خوبی
ا/ت. آره خوبم
تهیونگ. بیرون حوصلم سر رفت خواستم بیام پیشت ببینم چی کارا میکنی
اومد نشست کنارم
ا/ت. هیچی باید چی کار کنم
تهیونگ. اومممم ا/ت یه چیزی بگم ناراحت نمیشی
ا/ت. نه راحت باش
۲۰.۶k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.