رفتم و روش پتو کشیدم خوابش خیلی سنگینه😂
رفتم و روش پتو کشیدم خوابش خیلی سنگینه😂
ولی چرا انقدر خوشگله خیلی کیوت شده ای خدا دارم چیکار میکنم باید بخوابم فردا کلی کار دارم رفتم اتاق و خوابیدم
صبح ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بلند شدم و یه دوش گرفتم و رفتن پایین دیدم ا/ت صبحانه درست کرد رفتم سر میز و شروع به خوردن کردم واقعا خوشمزه بود😳
زینگگگگ زینگگگگ
هوپی: بله
یونگی: کدوم گوری هستی
هوپی: دارم صبحانه میخورم چرا انقدر عصبی هستی اون صبحی
یونگی: کوفت صبحانه میخورم این همه کار ریخته رو سرمون اقا تازه بیدار شده داره صبحانه میخوره
هوپی: 🙄اههه چی بگم اخه الان میام
یونگی: 😒زود تر خدافظ.
صبحانه رو تموم کردم و رفتم تو اتاق تا اماده شم برم سر کار داشتم لباسمو عوض میکردم که یهو یکی در زد گفتم بیا داخل ا/ت بود صورتش قرمز شد 😂
ا/ت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باید ازش میپرسیدم که داداشمو از کجا میشناسه
رفتم اتاقشو در زدم گفت میتونم برم داخل پس درو باز کردم 😳اما چرا لباس تنش نیست (اقا لباس منظورش فقط پیراهنه😐🐾) رومو اون ور کردم اونم زد زیر خنده 😕ولی کجاش خنده دار بود اخه
ا/ت: کجاش خنده داره اخه چرا نگفتی نیام
هوپی: 😂😂هیچی.. خوب نمیدونستم اینجوری خجالت میکشی
ا/ت: عجبا😕
هوپی: پوشیدم میتونی برگردی
ا/ت: خوب چیزه.. امم وقتی رفته بودی سر کار رفتم این دورو برو ببینم که چشمم به یه اتاق افتاد درش باز بود رفتم تو ... که
هوپی اخماش تو هم رفت اما من ادامه دادم فکر کنم دفتر کارت بود توش یه قاب عکس بود .
اخماش باز شدو گفت زود تر میگفتی دیگه
ا/ت: 😅
هوپی: خوب چی ذهنتو در باره اون عکس مشغول کرده؟
ا/ت: چیزه اینکه پرورشگاه بودین درسته
هوپی: اوهوم
ا/ت: یه پسری کنارتون بود کیم نامجون درسته؟
هوپی: اره میشناسیش؟
ا/ت: اره میشناسمش ازش خبر دارین میدونین کجاست
هوپی: اروم باش اره چیزی شده
ا/ت: خوب چیزه... باید ببینمش میشه شماره تماس یا اگه ادرسی ازش دارین بهم بگین
هوپی: ا/ت چیزی شده
ا/ت: نه فقط یه کاری دلشتم باهاش.. لطفا
هوپی: خوب من دارم میرم پیششون بیا باهم بریم
ا/ت: باشه حتما بریم فقط یک لحضه
رفتم اتاقو کیفمو برداشتم و رفتم پیش هوپی
هوپی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انگار کار مهمی داره بعد گفتن اینکه بیاد ببرمش خوشحال شد و رفت تا کیفشو برداره
ا/ت: اومدم
رفتمیم سوار ماشین شدیمو حرکت کردم کل راه رو
.
.
.
لایک و کامنت یادت نره 😐🐾
ولی چرا انقدر خوشگله خیلی کیوت شده ای خدا دارم چیکار میکنم باید بخوابم فردا کلی کار دارم رفتم اتاق و خوابیدم
صبح ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بلند شدم و یه دوش گرفتم و رفتن پایین دیدم ا/ت صبحانه درست کرد رفتم سر میز و شروع به خوردن کردم واقعا خوشمزه بود😳
زینگگگگ زینگگگگ
هوپی: بله
یونگی: کدوم گوری هستی
هوپی: دارم صبحانه میخورم چرا انقدر عصبی هستی اون صبحی
یونگی: کوفت صبحانه میخورم این همه کار ریخته رو سرمون اقا تازه بیدار شده داره صبحانه میخوره
هوپی: 🙄اههه چی بگم اخه الان میام
یونگی: 😒زود تر خدافظ.
صبحانه رو تموم کردم و رفتم تو اتاق تا اماده شم برم سر کار داشتم لباسمو عوض میکردم که یهو یکی در زد گفتم بیا داخل ا/ت بود صورتش قرمز شد 😂
ا/ت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باید ازش میپرسیدم که داداشمو از کجا میشناسه
رفتم اتاقشو در زدم گفت میتونم برم داخل پس درو باز کردم 😳اما چرا لباس تنش نیست (اقا لباس منظورش فقط پیراهنه😐🐾) رومو اون ور کردم اونم زد زیر خنده 😕ولی کجاش خنده دار بود اخه
ا/ت: کجاش خنده داره اخه چرا نگفتی نیام
هوپی: 😂😂هیچی.. خوب نمیدونستم اینجوری خجالت میکشی
ا/ت: عجبا😕
هوپی: پوشیدم میتونی برگردی
ا/ت: خوب چیزه.. امم وقتی رفته بودی سر کار رفتم این دورو برو ببینم که چشمم به یه اتاق افتاد درش باز بود رفتم تو ... که
هوپی اخماش تو هم رفت اما من ادامه دادم فکر کنم دفتر کارت بود توش یه قاب عکس بود .
اخماش باز شدو گفت زود تر میگفتی دیگه
ا/ت: 😅
هوپی: خوب چی ذهنتو در باره اون عکس مشغول کرده؟
ا/ت: چیزه اینکه پرورشگاه بودین درسته
هوپی: اوهوم
ا/ت: یه پسری کنارتون بود کیم نامجون درسته؟
هوپی: اره میشناسیش؟
ا/ت: اره میشناسمش ازش خبر دارین میدونین کجاست
هوپی: اروم باش اره چیزی شده
ا/ت: خوب چیزه... باید ببینمش میشه شماره تماس یا اگه ادرسی ازش دارین بهم بگین
هوپی: ا/ت چیزی شده
ا/ت: نه فقط یه کاری دلشتم باهاش.. لطفا
هوپی: خوب من دارم میرم پیششون بیا باهم بریم
ا/ت: باشه حتما بریم فقط یک لحضه
رفتم اتاقو کیفمو برداشتم و رفتم پیش هوپی
هوپی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انگار کار مهمی داره بعد گفتن اینکه بیاد ببرمش خوشحال شد و رفت تا کیفشو برداره
ا/ت: اومدم
رفتمیم سوار ماشین شدیمو حرکت کردم کل راه رو
.
.
.
لایک و کامنت یادت نره 😐🐾
۳۱.۸k
۰۶ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.