پارت سه
هوا پیما روبه پایین حرکت کرد و بلخره نشست!
دختر کوچولو حالا دیگه واقعا تنهاس!
اون توی دنیای به این بزرگی و توی اون کشور بزرگ تنهای تنهاست!
از فرودگاه خارج شد!
همه بخاطر زیبایی و سن کمش بهش نگا میکردن!
وونی: هعی انگاری قراره راه سختی رو طی کنم! اول باید کار پیدا کنم که بتونم دووم بیارم! اینجا خیلی بزرگه!
همینطور توی خیابونا قدم میزنمو و پرس و جو میکنم چرا هیچ جا قبول نمیکنن؟
وارد یه کافه رستوران میشه)
وونی: انیو ببخشید گارسون یا پیش خدمت نمیخوایین؟ میتونم خوب کار کنم!
مردع: چند سالته؟
🍡: ۱۶ سالمه
مرده: نه بچه نمیخواییم!
🍡:لطفا میتونم خور کار کنم گفتم که حتی تا آخر وقت هم کار میکنم من تنهام باید یجوری زندگی کنم!
مرده: ببین بچه اینجا که بهت کار نمیدن ولی یه کلاب هست که همرو قبول میکنه!
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
اون آدرسو بهم گفت میترسم برم تو کلاب....تا دیروقت کار کنم....ولی تا زمان کوتاهی مجبورم!
وارد شد!
بوی الکل و شراب و دود داشت خفش میکرد اونجا پر از کاپل های ولگرد و پیرمردایی بود که مست کرده بودن!
با ترس رفت پیش صاحب بار!
🍡:ببخشید...آقا....آقا....اقاااااااا
صاحب بار: بچه چتههههههه
🍡:میخوام اینجا کار کنم
صاحب بار: ها؟عووو خب چرا از اول نگفتی اینجا برای هم جا هست.
🍡:اوم ......از کی میتو....
صاحب بار: از همین الان اسمت چیه؟
🍡: جانگ وونیونگ
صاحب بار:او منم مینسوکم ببین اینجا کارش سخته ولی حقوقش خوبه ببین اینجا خیلی چرت و پرت میشنوی ولی با مشتری درست حرف بزن و جوش نیار! کار کردن تو اینجا ریسکه برای یه دختر نوجوون ولی حالا که خودت میخوای.
میسووووووو
میسو: بله رئیس
صاحب بار: این بچرو ببر لباس فرماشو بهش بده
میسو: چشم رئیس.....اوی دختر بیا
🍡:باشه!
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
میسو: بچه دیوونه ای؟ چرا اومدی اینجا کار کنی؟
وونی: مجبورم سریع یه جا کار کنم!
میسو: خب چرا. خداروشکر کن اینجا معروف ترین باد سعوله وگرنه بیچاره بودی!
وونی: آها آخه میخوام ایدل شم....
میسو: چیییییییی؟
وونی: من اودیشن دادم فقط باید ازم تست حضوری بگیرن!
میسو: برگام فایتینگ
میسو: اینجا کلابه و آدمای معروف ایدل ها هم اینجا میان باید پیش خدمتا اوکی باشن!
وونی: اوم خب پوشیدم!
میسو: او چقد لاغری ✨️خب تو باید سفارش هارو برای مشتری ها ببری !
وونی: عا اوکی!
(دقایقی بعد )
میسو:وونیونگگگ سفارش میز ۸۹!
وونی: ع..عا باشع!
.................................
وونی: بفرمایید سفارشتون!
🗣:هفی تو باید جدید باشی نه؟
وونی: اره
🗣:بچه میخوای خوش باشیم ؟
🗣:بچه صب کن نشنیدی چی گفتم؟
وونی: من زبون حیوونی نمیفهمم!
🗣:دختره ی نکبت اصن میدونی من کیم!
🗣:کل عرازل سعول نوچه منن میفهمی؟
وونی: ببند بابا
🗣:خواست وونی رو بزنه که یهو......
دختر کوچولو حالا دیگه واقعا تنهاس!
اون توی دنیای به این بزرگی و توی اون کشور بزرگ تنهای تنهاست!
از فرودگاه خارج شد!
همه بخاطر زیبایی و سن کمش بهش نگا میکردن!
وونی: هعی انگاری قراره راه سختی رو طی کنم! اول باید کار پیدا کنم که بتونم دووم بیارم! اینجا خیلی بزرگه!
همینطور توی خیابونا قدم میزنمو و پرس و جو میکنم چرا هیچ جا قبول نمیکنن؟
وارد یه کافه رستوران میشه)
وونی: انیو ببخشید گارسون یا پیش خدمت نمیخوایین؟ میتونم خوب کار کنم!
مردع: چند سالته؟
🍡: ۱۶ سالمه
مرده: نه بچه نمیخواییم!
🍡:لطفا میتونم خور کار کنم گفتم که حتی تا آخر وقت هم کار میکنم من تنهام باید یجوری زندگی کنم!
مرده: ببین بچه اینجا که بهت کار نمیدن ولی یه کلاب هست که همرو قبول میکنه!
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
اون آدرسو بهم گفت میترسم برم تو کلاب....تا دیروقت کار کنم....ولی تا زمان کوتاهی مجبورم!
وارد شد!
بوی الکل و شراب و دود داشت خفش میکرد اونجا پر از کاپل های ولگرد و پیرمردایی بود که مست کرده بودن!
با ترس رفت پیش صاحب بار!
🍡:ببخشید...آقا....آقا....اقاااااااا
صاحب بار: بچه چتههههههه
🍡:میخوام اینجا کار کنم
صاحب بار: ها؟عووو خب چرا از اول نگفتی اینجا برای هم جا هست.
🍡:اوم ......از کی میتو....
صاحب بار: از همین الان اسمت چیه؟
🍡: جانگ وونیونگ
صاحب بار:او منم مینسوکم ببین اینجا کارش سخته ولی حقوقش خوبه ببین اینجا خیلی چرت و پرت میشنوی ولی با مشتری درست حرف بزن و جوش نیار! کار کردن تو اینجا ریسکه برای یه دختر نوجوون ولی حالا که خودت میخوای.
میسووووووو
میسو: بله رئیس
صاحب بار: این بچرو ببر لباس فرماشو بهش بده
میسو: چشم رئیس.....اوی دختر بیا
🍡:باشه!
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
میسو: بچه دیوونه ای؟ چرا اومدی اینجا کار کنی؟
وونی: مجبورم سریع یه جا کار کنم!
میسو: خب چرا. خداروشکر کن اینجا معروف ترین باد سعوله وگرنه بیچاره بودی!
وونی: آها آخه میخوام ایدل شم....
میسو: چیییییییی؟
وونی: من اودیشن دادم فقط باید ازم تست حضوری بگیرن!
میسو: برگام فایتینگ
میسو: اینجا کلابه و آدمای معروف ایدل ها هم اینجا میان باید پیش خدمتا اوکی باشن!
وونی: اوم خب پوشیدم!
میسو: او چقد لاغری ✨️خب تو باید سفارش هارو برای مشتری ها ببری !
وونی: عا اوکی!
(دقایقی بعد )
میسو:وونیونگگگ سفارش میز ۸۹!
وونی: ع..عا باشع!
.................................
وونی: بفرمایید سفارشتون!
🗣:هفی تو باید جدید باشی نه؟
وونی: اره
🗣:بچه میخوای خوش باشیم ؟
🗣:بچه صب کن نشنیدی چی گفتم؟
وونی: من زبون حیوونی نمیفهمم!
🗣:دختره ی نکبت اصن میدونی من کیم!
🗣:کل عرازل سعول نوچه منن میفهمی؟
وونی: ببند بابا
🗣:خواست وونی رو بزنه که یهو......
۷۲۰
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.