پارت ۱۳
لوکیشن : بیمارستان
هایون رو بردن همون بیمارستانی که جونگکوکم بستری بود
به خاطر همین همه شون اونجا بودن
به جز می یونگ !
پس سریعا زنگ زد به می یونگ
@ الو ؟
¥ الو و زهرمار !
@ چی شده ؟
¥ خودت بهتر میدونی
@ به خدا نمیدونم
¥ به هایون حمله کردن
@ کدوم بیمارستانی ؟
¥ همون که جونگکوکم هست
@ اها الان میام
بوق بوق
¥ میدونستم کار خود عوضیته !
رفت اتاق کوک و بقیه رو خبر کرد
مدتی بعد دکتر اومد بیرون
¥ ببخشید حال خواهرم خوبه ؟
دکتر : زیاد نه ولی خوب میشه
¥ ممنونم
دکتر : وظیفه مو انجام دادم
و رفت
چند دقیقه بعد می یونگ بدو بدو به سمتشون اومد
@ هی هایون حالش خوبه ؟
یهو یونگی اومد و یقه شو گرفت
¥ کثافت تو کدوم گوری بودیییی
@ هی یونگی اروممم
پرستار : اقاا اینجا بیمارستانه مثلا برین بیرون دعوا کنین
همه با هم اومدن بیرون بیمارستان
¥ میدونستم کار خودته
@ چی میگی یونگی ؟ چرا من ؟
¥ چرا هر موقع یه اتفاقی برای ما میوفته تو نیستی ؟ تو کدوم قبرستونی میری پس ؟
@ اخه دلیل نمیشه ، من سر کار بودم
¥ اینا همش بهونس ، میدونم خودت بودی
@ اخه چرا
₩ یونگی تو الان عصبی هستی بیخودی داری اینارو میگی
¥ چرا داری ازش دفاع میکنی ؟ فقط چون برادرشی ؟
₩ نه چون واقعا میدونم که اون همچین کاری نمیکنه
¥ هر کسی ممکنه این کارو کرده باشه
@ ولی من هایون رو دوست دارم ، همچنین سوآ دوست صمیمیم بود
¥ به هر حال من دیگه کسی به اسم چوی می یونگ تو زندگیم نیست ، تو بدون من هیچی نیستی هر گوری خواستی برو فقط بی خیال ما شو
@ باشه ، فقط بزار برم خونه حداقل وسایلم رو جمع کنم
¥ برو فقط برو ولمون کن
@ باشه ، ولی اگه قتل ها ادامه پیدا کرد بدون من نیستم
¥ اوکی ، برو ما دیگه تحمل قربانی بعدی نداریم
¥ ولی یادت باشه یه روزی خونتو میریزم ...
₩ نه می یونگ ...
¥ بیا بشین بابا کار خودشه
₩ اخه ...
₩ شما نمیخواین چیزی بگین ؟
~ نه همه چی مشخص شد کار خودشه
€ یعنی چی شما که مطمئن نیستین
& دیگه زیادی تابلو عه که کار اونه
₩ من واقعا نمیفهمم چی میگین شما
* من هیچ نظری ندارم ولی بیاین حداقل تا وقتی مشخص نشده چیزی به پلیس نگیم شاید طرف واسه می یونگ پاپوش درست کرده باشه
¥ ولی من مطمئنم
£ از کجا ؟
¥ چون هیچوقت وقتی ما ...
₩ این دلیل قانع کننده ای نیست چون خیلیامون نبودیم ، موقع قتل جونگهیون فقط من بودم ، مگه کس دیگه ای بود ؟ موقع قتل سوآ هم کلا سوآ تنها بود
+ همچنین موقع حمله به من هم من تنها بودم ولی دقیقه اخر کوک اومد
¥ کوک و هایون چی ؟ موقع حمله به اونا می یونگ نبود
£ من واقعا مخم هنگ کرده
¥ راستی کوک چطوره ؟
* بدک نیست ، ولی حدود سه ساعته زل زده به دیوار هیچ کاری نمیکنه نمیدونم چشه
¥ بیاین بریم داخل پیششون
€ بریم
.
.
.
هایون رو بردن همون بیمارستانی که جونگکوکم بستری بود
به خاطر همین همه شون اونجا بودن
به جز می یونگ !
پس سریعا زنگ زد به می یونگ
@ الو ؟
¥ الو و زهرمار !
@ چی شده ؟
¥ خودت بهتر میدونی
@ به خدا نمیدونم
¥ به هایون حمله کردن
@ کدوم بیمارستانی ؟
¥ همون که جونگکوکم هست
@ اها الان میام
بوق بوق
¥ میدونستم کار خود عوضیته !
رفت اتاق کوک و بقیه رو خبر کرد
مدتی بعد دکتر اومد بیرون
¥ ببخشید حال خواهرم خوبه ؟
دکتر : زیاد نه ولی خوب میشه
¥ ممنونم
دکتر : وظیفه مو انجام دادم
و رفت
چند دقیقه بعد می یونگ بدو بدو به سمتشون اومد
@ هی هایون حالش خوبه ؟
یهو یونگی اومد و یقه شو گرفت
¥ کثافت تو کدوم گوری بودیییی
@ هی یونگی اروممم
پرستار : اقاا اینجا بیمارستانه مثلا برین بیرون دعوا کنین
همه با هم اومدن بیرون بیمارستان
¥ میدونستم کار خودته
@ چی میگی یونگی ؟ چرا من ؟
¥ چرا هر موقع یه اتفاقی برای ما میوفته تو نیستی ؟ تو کدوم قبرستونی میری پس ؟
@ اخه دلیل نمیشه ، من سر کار بودم
¥ اینا همش بهونس ، میدونم خودت بودی
@ اخه چرا
₩ یونگی تو الان عصبی هستی بیخودی داری اینارو میگی
¥ چرا داری ازش دفاع میکنی ؟ فقط چون برادرشی ؟
₩ نه چون واقعا میدونم که اون همچین کاری نمیکنه
¥ هر کسی ممکنه این کارو کرده باشه
@ ولی من هایون رو دوست دارم ، همچنین سوآ دوست صمیمیم بود
¥ به هر حال من دیگه کسی به اسم چوی می یونگ تو زندگیم نیست ، تو بدون من هیچی نیستی هر گوری خواستی برو فقط بی خیال ما شو
@ باشه ، فقط بزار برم خونه حداقل وسایلم رو جمع کنم
¥ برو فقط برو ولمون کن
@ باشه ، ولی اگه قتل ها ادامه پیدا کرد بدون من نیستم
¥ اوکی ، برو ما دیگه تحمل قربانی بعدی نداریم
¥ ولی یادت باشه یه روزی خونتو میریزم ...
₩ نه می یونگ ...
¥ بیا بشین بابا کار خودشه
₩ اخه ...
₩ شما نمیخواین چیزی بگین ؟
~ نه همه چی مشخص شد کار خودشه
€ یعنی چی شما که مطمئن نیستین
& دیگه زیادی تابلو عه که کار اونه
₩ من واقعا نمیفهمم چی میگین شما
* من هیچ نظری ندارم ولی بیاین حداقل تا وقتی مشخص نشده چیزی به پلیس نگیم شاید طرف واسه می یونگ پاپوش درست کرده باشه
¥ ولی من مطمئنم
£ از کجا ؟
¥ چون هیچوقت وقتی ما ...
₩ این دلیل قانع کننده ای نیست چون خیلیامون نبودیم ، موقع قتل جونگهیون فقط من بودم ، مگه کس دیگه ای بود ؟ موقع قتل سوآ هم کلا سوآ تنها بود
+ همچنین موقع حمله به من هم من تنها بودم ولی دقیقه اخر کوک اومد
¥ کوک و هایون چی ؟ موقع حمله به اونا می یونگ نبود
£ من واقعا مخم هنگ کرده
¥ راستی کوک چطوره ؟
* بدک نیست ، ولی حدود سه ساعته زل زده به دیوار هیچ کاری نمیکنه نمیدونم چشه
¥ بیاین بریم داخل پیششون
€ بریم
.
.
.
۹.۰k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.