پارت ۲۱

ویو لوکاس

لوکاس . لباساتو در بیار
ا.ت . لوکاس من یکم پیش با یکی رابطه داشتم الان درد دار....
لوکاس ‌. به من چه
ا.ت لباساشو در آورد ولی لباس زیراشو در نیاورد
لوکاس . سوتینتو کار ندارم ولی شورت نباید پات باشه می‌دونم خجالت نمی‌کشی پس فیلم بازی نکن من هزار بار دیدمت آخه می‌دونی وقتی شرت پات باشه اسپنک درد نداره
ا.ت . چشم
ا.ت شرتشو در آورد رو به پشت دراز کشید رو تخت
لوکاس . میتونی تحمل کنی تکون نخوری
ا.ت . نه دردش زیاده قطعا تکون میخورم
لوکاس . باشه حالا بندی چیزی داری
ا.ت . تو اون کشو که پشتته
رفتم برداشتم و پاهاشو به پایین تخت و دستاشو به بالای تخت بستم ۴۵ تا با دست پشت سر هم اسپنکش کردم از ۷ به بعد شروع کرد گریه کردن از ۱۵ ۱۶ به بعد دیگه داشت التماس میکردو جیغ میزد دیگه کارم تموم شد بازش کردم
رزی . لوکاس بیا دیگه بسه (از پشت در)
لوکاس . باشه دارم میام
رفتم بیرون

ویو ا.ت

آخخخخخخ خیلیییی درد دارم خدایا ولی حقم بود که اینطوری تنبیه بشم خیلی کار بدی کردم از این به بعد دیگه همه چیزو بهش میگم

ویو رزی

اهههه صدای گریه های ا.ت از تو اتاق میومد راستش منم تا حالا به دست لوکاس تنبیه شدم لوکاس کلا فقط اسپنک می‌کنه و این بستگی داره که تو چیکار کرده باشی هرچی کاری که کردی بد تر باشه تعداد ضربات بیشتره
خدایا صدای ا.ت بد جور ناراحتم میکرد ولی کارش خیلی بد بود به لوکاس حق میدم ، دیگه تاقط نیاوردم رفتم به لوکاس گفتم بس کنه قبول کرد یه دقیقه بعد اومد بیرون