📌 داستان یک جدایی...

✍️ حزب مشروطه‌ی ایران یا با عنوان دهان پرکنِ حزب مشروطه‌ی ایران لیبرال دموکرات، ازجمله جریاناتی متمایل به رضا پهلوی، البته با رویکردی به ظاهر در تعارض با نظام سلطنت مطلقه‌ی مدفون در خیال شازده‌ی منتظرالسلطنه است. حزبی نشان‌دار و با سرکردگی فواد پاشایی، از کهنه سلطان‌خواهان اپوزیسیون فارسی و از مشاورین و خط‌دهندگان به ته مانده‌ی پهلوی‌هاست؛ این به اصطلاح حزب قدیمی نیز دیرگاهی است که به سرنوشت دیگر مقربین به شازده دچار گشته؛ سرنوشتی دقیقا همسان با فرجام فرشگرد، انجمن پادشاهی ایران، ققنوس، سازمان آزادگان، حزب رستاخیز و یک دوجین جریان دیگر از این دست.

▪️عملکرد سالیان اخیر حزب مشروطه و افشای چند و چونِ بده بستان‌های شخصی فواد پاشایی با رضا پهلوی و ارتباط مشاوره‌های این پیرمرد مفلوک با برخی اشتباهات فاحش پهلوی آخر، خصوصا اثرگذاری نامبرده بر جهت‌گیری‌ها و عملکرد ربع پهلوی در حوادث پس از مرگ مرحومه مهسا امینی چنان مفتضح بوده که حتی برخی سلطنت‌خواهانِ (تا پیش از این) علاقمند به حزب را نیز وادار به انتقاد و سپس رویگردانی از تشکیلات تحت زعامت پاشایی و اعوانش نموده است. فراتر از این‌ها، برخی عناصر (سابقا) نشان‌دار حزب مشروطه نیز متاثر از فضای کنونی، پس از طرح نقد‌های درون تشکیلاتی به عملکرد کادر رهبری، با خروج از این تشکیلات، در قامت افشاگر وقایع پشت ویترین، علیه پاشایی و یارانش دست به افشاگری‌های جالب زده‌اند! پرده دری از مناسبات متعفن درون سازمانی، فاند‌های یواشکی، فساد مالی و تک‌خوری‌ها و صد البته، فساد جنسیِ برخی کهنه عناصر کراواتیِ ریش بزی در کنار زعمای تازه به دوران رسیده!!

▫️خروج ویدا طهرانی (از عناصر سابق و عضو پیشین کادر رهبری حزب) از تشکیلات و افشاگری‌های سریالی‌اش علیه شخص فواد پاشایی و کادر فعلی مدیریتِ این مثلا جریان سیاسی را می‌باید ضربه‌ای کاری بر شَبَح رو به موت تشکیلات تحت زعامت پاشایی دانست. ویدا طهرانی از عناصر سابق حزب مشروطه‌ی ایران و عضو فعلی انجمن سپیدار (سلطنت طلب) به علت آنچه که مخالفت با ساخت فعلی شورای مرکزی حزب مشروطه و همچنین مقاومت حزب در برابر تغییر و تحول دانسته می‌شود، اقدام به کناره‌گیری از تشکیلات و سپس افشاگری علیه شخص پاشایی و دوستانش در شورای مرکزی نموده است. طهرانی پس از برگزاریِ کنگره‌ی پانزدهم حزب، در جایی، این مضحکه را هم وزن با گعده‌های چندش‌آور مشتی سلبریتیِ تازه به دوران رسیده دانسته و در جایی دیگر، ماجرای رد صلاحیت نامزد‌های عضویت در شورای مرکزی حزب را نیز محصول دیکتاتوری پاشایی و هم پیالگانش می‌داند! همچنین در اظهار نظری دیگر، فواد پاشایی و همراهانش را متهم به عدم شناخت جامعه، بخصوص نسل جوان ایرانی کرده و سپس عنوان داشته که کادر رهبری فعلی حزب با نزدیکی به افرادی که به دنبال دریافت کیس پناهندگی از دول غربی هستند، از آنها جهت رسیدن به مطامع شخصی‌شان سوء استفاده‌ی مالی، سیاسی و... می‌کنند!

▪️علیرغم همه‌ی این انتقادات و وجود شائبه‌های بسیار گرد عناصری چون پاشایی و کادر رهبری حزب مشروطه‌ی ایران و عناصر معلوم الحالی از دیگر جریانات سلطنت طلب، این رضا پهلوی است که در ادامه‌ی اشتباهات سریالی‌اش، همچنان با اعتماد افراطی به اعتمادی‌ها (امیرحسین) و پاشایی‌ها، همچنان مشغول قاطر سواری در ناکجاآبادی موهوم است! شازده با اعتماد بیش از اندازه به عناصر بدنامی چون فواد پاشایی، رامین پرهام و امیرحسین اعتمادی که مشخصا با هدف لمباندن فاند‌های دلاری گرد او لمیده‌اند، و بدتر از آن، با پراکندن برخی دوستان قدیم و جدید از گرد خود، کار را به جایی رسانده که برای کسب اعتبار و بقاء در دره‌ی جهنمی اپوزیسیون، چاره‌ای جز نزدیکی به کودک‌کشانِ صهیون و شراکت در اقدامات غیر ایرانی نتانیاهو ندارد. وضعیتی که بیش از همه‌ی به نفرت جامعه‌ی ایرانی از خود، و انتقاد برخی سلطنت‌طلبان نشاندار از عملکردش انجامیده است.

▫️در نهایت باید منتظر ماند و دید که داستان جدایی ویدا از فواد و افشاگری‌های سریالی طهرانی علیه پاشایی و دوستانش به کجا خواهد انجامید؛ اما آنچه که مشهود است، مرگ سیاسی شازده‌ی منتظر السلطنه به سبب نزدیکی به نتانیاهو و شراکت در اقدامات ضد ایرانی دولت اسرائیل، آن هم در حساس ترین برهه‌ی تاریخ ایران و منطقه است؛ اشتباهاتی متاثر از القائات شیطانی پاشایی‌ها و اعتمادی‌ها!