سناریو(منکنه لاین)
ادامه.....
جیمین.داشت رقص جدیدشون رو تمرین می کرد و ا.ت روی کی از کناپه هار دونفره دراز کشیده بود بعد ۱۰ مین جیمین خسته شد و بطری آب و برداشت و کمی آب نوشید بعدشم اومد پیش تو و خودش رو روت انداخت و بم گفت. ادامه بده و کنارشم نوازشم کن
♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°
ته.داشتی واسه یه پارتی آماده می شدین و تو جلوی میز آرایش غر می زدی که اخرای میکاپت بود و سعی داشتی گردنبندت رو دور گردند ببندی و برای همین غر زدنت قطع شده بود .ته که متوجه شد دیگه غر نمی زنی بهت زول زد و بعدش با یه پوزخند اومد پیشت و گردنبند و از دستت گرفت و موهات رو داد کنار و گردنبند رو بست و بعدشم رو شونت یه بوسه گذاشت و بعد زمزمه کرد.غر زدنت بیشتر کیوتت می کرد دقیقا بر خلاف لباست دارلینگ
♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°
کوک. ا.ت روی میز کارش نشسته بود و اون داشت با کامپیوترش کاراش رو انجام می داد که ا.ت از بی توجهی کوک لجش در اومد و کراواتش رو گرفت و صورتش رو نزدیک خودش آورد و گفت .کمی توجه جئون و بعدشم کراواتش رو ول کرد.کوک هم برای متقابل دادن این کارش از کمر باریکش گرفت و به سمت خودش خمش کرد و زمزمه کرد.می ترسم بهت نگاه کنم و بعدش خودم رو نتونم کنترل کنم پرنسس و بعدشم یه بو.س سطحی رو لبای ا.ت گذاشت
♡
تموم ،کمرم شکست
جیمین.داشت رقص جدیدشون رو تمرین می کرد و ا.ت روی کی از کناپه هار دونفره دراز کشیده بود بعد ۱۰ مین جیمین خسته شد و بطری آب و برداشت و کمی آب نوشید بعدشم اومد پیش تو و خودش رو روت انداخت و بم گفت. ادامه بده و کنارشم نوازشم کن
♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°
ته.داشتی واسه یه پارتی آماده می شدین و تو جلوی میز آرایش غر می زدی که اخرای میکاپت بود و سعی داشتی گردنبندت رو دور گردند ببندی و برای همین غر زدنت قطع شده بود .ته که متوجه شد دیگه غر نمی زنی بهت زول زد و بعدش با یه پوزخند اومد پیشت و گردنبند و از دستت گرفت و موهات رو داد کنار و گردنبند رو بست و بعدشم رو شونت یه بوسه گذاشت و بعد زمزمه کرد.غر زدنت بیشتر کیوتت می کرد دقیقا بر خلاف لباست دارلینگ
♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°♡°
کوک. ا.ت روی میز کارش نشسته بود و اون داشت با کامپیوترش کاراش رو انجام می داد که ا.ت از بی توجهی کوک لجش در اومد و کراواتش رو گرفت و صورتش رو نزدیک خودش آورد و گفت .کمی توجه جئون و بعدشم کراواتش رو ول کرد.کوک هم برای متقابل دادن این کارش از کمر باریکش گرفت و به سمت خودش خمش کرد و زمزمه کرد.می ترسم بهت نگاه کنم و بعدش خودم رو نتونم کنترل کنم پرنسس و بعدشم یه بو.س سطحی رو لبای ا.ت گذاشت
♡
تموم ،کمرم شکست
۶.۷k
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.