☆خون شیرین☆p4
یویی=خو الان چیکار کنم دست خودم نیست
شینو=ببینم بغل کردن و دوست داری؟
یویی=خو .....ی..یه جورایی
شینو=باشه پس وقتی داری ظرفارو میشوری من از پشت بغلت میکنم.
یویی=هر جور راح......حتی...راحتی😳
درون یویی =باورم نمیشه این پسر چرا اینطوری رفتار میکنه هوووففف تپش قلبم داره تندتر و تند تر میشه انگاری که نمیتونم نفس بکشم. سرشو گذاشته روی شونه هام آخه چطور میتونم تمرکز کنم اولین باره که همچین چیزی و تجربه میکنم.
شینو=هوممم تجربه ی قشنگیه نه؟
یویی=ببینم تو میتونی ذهن منو بخونی آره؟
*با تعجب*
شینو=معلومه که نه دیوونه شدی؟هه هه هه
یویی=............... *زل زدن و ساکت موندن*
درون شینو=نباید بزارم بفهمه وگرنه سعی میکنه که ازم فرار کنه یعنی حتی از قدرت خودشم خبری نداره مگه میشه تا اونجایی که میدونم قدرتش از 15 سالگی باید می اومد بیرون چرا اخه؟؟
یویی=تو خیلی عجیبی و احساس عجیبی میکنممموووو😞* بیهوش شدن*
*چند دقیقه بعد*
درون یویی=چخبره چرا باز بیهوش شدم ولی ایندفه سرم درد نمیکنه برای چی چم شده هیچی رو احساس نمیکنم بوی خون میاد ولی ایندفه بوش خیلی زیاده من کجام چرا نمیتونم دستام و تکون بدم یکی اینجاس وجودشو میتونم حس کنم دقیقا کنارمه
یویی=کی اونجاس *با فریاد*
شینو=هی هی بیدار شدی ببینم چیزی رو حس میکنی سرت درد میکنه یا نه بوی خون میاد آره میتونی بگی این بوی خون شیرینه یا نه
شینو=ببینم بغل کردن و دوست داری؟
یویی=خو .....ی..یه جورایی
شینو=باشه پس وقتی داری ظرفارو میشوری من از پشت بغلت میکنم.
یویی=هر جور راح......حتی...راحتی😳
درون یویی =باورم نمیشه این پسر چرا اینطوری رفتار میکنه هوووففف تپش قلبم داره تندتر و تند تر میشه انگاری که نمیتونم نفس بکشم. سرشو گذاشته روی شونه هام آخه چطور میتونم تمرکز کنم اولین باره که همچین چیزی و تجربه میکنم.
شینو=هوممم تجربه ی قشنگیه نه؟
یویی=ببینم تو میتونی ذهن منو بخونی آره؟
*با تعجب*
شینو=معلومه که نه دیوونه شدی؟هه هه هه
یویی=............... *زل زدن و ساکت موندن*
درون شینو=نباید بزارم بفهمه وگرنه سعی میکنه که ازم فرار کنه یعنی حتی از قدرت خودشم خبری نداره مگه میشه تا اونجایی که میدونم قدرتش از 15 سالگی باید می اومد بیرون چرا اخه؟؟
یویی=تو خیلی عجیبی و احساس عجیبی میکنممموووو😞* بیهوش شدن*
*چند دقیقه بعد*
درون یویی=چخبره چرا باز بیهوش شدم ولی ایندفه سرم درد نمیکنه برای چی چم شده هیچی رو احساس نمیکنم بوی خون میاد ولی ایندفه بوش خیلی زیاده من کجام چرا نمیتونم دستام و تکون بدم یکی اینجاس وجودشو میتونم حس کنم دقیقا کنارمه
یویی=کی اونجاس *با فریاد*
شینو=هی هی بیدار شدی ببینم چیزی رو حس میکنی سرت درد میکنه یا نه بوی خون میاد آره میتونی بگی این بوی خون شیرینه یا نه
۲.۵k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.