تک پارتی
یونا علامت ^ شوگا علامت *
ویو یونا :
تازه از شرکت میومدم بیرون که شوگا رو دیدم
^شوگا
*یونا عزیزم اومدی من منتظرت بودم
دستمو گرفت باهم رفتیم شوگا خیلی ناراحت بود فهمیدم که خبر بدی داره
^ عزیزم چیزی شده
* اره میخواستم یه چیزی بهت بگم
^ بگو
یهو رو به من کرد و اشک دور چشماش حلقی و ....
* نگا یونا ما نمی تونیم باهم باشیم
^ چ چرا؟
*من مامانم مریض شده باید بریم شهر دیگه
^ ن نه نمیشه ما از هم دیگه جدا شیم من نابود میشم
شوگا بدون حرف زدن با من دستمو ول کرد و رفت
ویو شوگا :
خیلی حالم بد شد گرفتم و رفتم خونه چون ساعت پروازم فردا ساعت ۳ ظهر
رفتم خونه دیدم مامانم شام درست کرده
* سلام
علامت مامان شوگا /
/ خوش اومدی
* ممنون
شام خوردم دیر بود رفتم خوابیدم صبح بیدار شدم رفتم حموم بعد لباسام و پوشیدم رفتم سره کار با همکاریم حرف زدم که من میخوام به یه شهر دیگه برم
رفتن خونه به مامانم گفتم که وسایلشو آماده کنه
منم رفتم اتاقم باید وسایلمو جمع کنم
که یهو برام پیام اومد
پیام از دکتر مامانم : سلام شوگا عمل مامانت توی این بیمارستان میشه چون دکتر اصلیش
اومده سئول
منم با خوشحالی گوشیم و پرت کردم رفتم پیشه مامانم
/ چی شده؟
* مامانم دکترت اومده سئول دبگه لازم نیست جایی بریم
مامانم با خوشحالی منو بغل کرد
منم به یونا پیام دادم
* سلام عزیزم ما دیگه جایی نمیریم آماده شو میخوایم بریم بیرون
^ وییییی راست میگی الان آماده میشم
لباسام رو پوشیدم : اسلاید دوم لباس شوگا
ویو یونا :
رفتم آماده شدم اسلاید سوم لباس یونا
از خونه زدم بیرون ................
خب خب خب بچه ها میدونم تک پارتی خیلی بد شد اما دیگه تکرار نمیشه
شرطی : کامنت یادتون نره 👍
ویو یونا :
تازه از شرکت میومدم بیرون که شوگا رو دیدم
^شوگا
*یونا عزیزم اومدی من منتظرت بودم
دستمو گرفت باهم رفتیم شوگا خیلی ناراحت بود فهمیدم که خبر بدی داره
^ عزیزم چیزی شده
* اره میخواستم یه چیزی بهت بگم
^ بگو
یهو رو به من کرد و اشک دور چشماش حلقی و ....
* نگا یونا ما نمی تونیم باهم باشیم
^ چ چرا؟
*من مامانم مریض شده باید بریم شهر دیگه
^ ن نه نمیشه ما از هم دیگه جدا شیم من نابود میشم
شوگا بدون حرف زدن با من دستمو ول کرد و رفت
ویو شوگا :
خیلی حالم بد شد گرفتم و رفتم خونه چون ساعت پروازم فردا ساعت ۳ ظهر
رفتم خونه دیدم مامانم شام درست کرده
* سلام
علامت مامان شوگا /
/ خوش اومدی
* ممنون
شام خوردم دیر بود رفتم خوابیدم صبح بیدار شدم رفتم حموم بعد لباسام و پوشیدم رفتم سره کار با همکاریم حرف زدم که من میخوام به یه شهر دیگه برم
رفتن خونه به مامانم گفتم که وسایلشو آماده کنه
منم رفتم اتاقم باید وسایلمو جمع کنم
که یهو برام پیام اومد
پیام از دکتر مامانم : سلام شوگا عمل مامانت توی این بیمارستان میشه چون دکتر اصلیش
اومده سئول
منم با خوشحالی گوشیم و پرت کردم رفتم پیشه مامانم
/ چی شده؟
* مامانم دکترت اومده سئول دبگه لازم نیست جایی بریم
مامانم با خوشحالی منو بغل کرد
منم به یونا پیام دادم
* سلام عزیزم ما دیگه جایی نمیریم آماده شو میخوایم بریم بیرون
^ وییییی راست میگی الان آماده میشم
لباسام رو پوشیدم : اسلاید دوم لباس شوگا
ویو یونا :
رفتم آماده شدم اسلاید سوم لباس یونا
از خونه زدم بیرون ................
خب خب خب بچه ها میدونم تک پارتی خیلی بد شد اما دیگه تکرار نمیشه
شرطی : کامنت یادتون نره 👍
۴.۲k
۱۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.