فیک شوگا وقتی رئیس خون آشام ها عاشقت میشه و... پارت 13
سوار ماشین شدم و به سمت عمارت رفتم...
حالا ک از احساساتم مطمئنم دلم میخواست برمو بغلش کنم هر جوره اون در برابر من یه خرگوش بود و من در برابر اون یه ببر!
وقتی رسیدم به عمارتو درو باز کردم با ا.ت روبرو شدم
بازم غرور لعنتی اومد سراغم!
%نکنه میخواستین بره بغلش کنه؟
واستا ببینم مگه این حالش بد نبود؟
شوگا:هوی خبی؟
ا.ت:ها؟عا آره
شوگا:آجومااااااااااا
آجوما:ب...بعله آقا
شوگا:این دختره (اشاره به ا.ت)نیاز نیس تا چمن روز کار کنه
حوصله ندارم از دوباره نامی رو صدا کنم
اجوما:چشم:)
شوگا:خبه
یکی از افرادش:رئیس رئیس
شوگا:هوم؟
/رعیش گرگینه ها درخواست حمله
شوگا:چی(پوزخند) اون به ما درخواست حمله کرده؟
/رئیس آخه خیلی زیادن
شوگا:هه چی باشن بازم دربرابر ما هیچین
به افرادمون بگو آماده شن منم الان میام
/چشم
ا.ت
ها نکنه شوگا چیزیش بشه؟
نکنه گرگینه ها ببرن؟
اصن من چرا دارم خودمو نگران میکنم
پسره...پسره...پسره..
هوف یکی بیاد بهت بگه آخه احمق وقتی فحش دادن بلد نیستی چرا میخوای فحش بدی!
اهه
الان من اینجا هیچ کار نکنم که میپوسم....
حالا ک از احساساتم مطمئنم دلم میخواست برمو بغلش کنم هر جوره اون در برابر من یه خرگوش بود و من در برابر اون یه ببر!
وقتی رسیدم به عمارتو درو باز کردم با ا.ت روبرو شدم
بازم غرور لعنتی اومد سراغم!
%نکنه میخواستین بره بغلش کنه؟
واستا ببینم مگه این حالش بد نبود؟
شوگا:هوی خبی؟
ا.ت:ها؟عا آره
شوگا:آجومااااااااااا
آجوما:ب...بعله آقا
شوگا:این دختره (اشاره به ا.ت)نیاز نیس تا چمن روز کار کنه
حوصله ندارم از دوباره نامی رو صدا کنم
اجوما:چشم:)
شوگا:خبه
یکی از افرادش:رئیس رئیس
شوگا:هوم؟
/رعیش گرگینه ها درخواست حمله
شوگا:چی(پوزخند) اون به ما درخواست حمله کرده؟
/رئیس آخه خیلی زیادن
شوگا:هه چی باشن بازم دربرابر ما هیچین
به افرادمون بگو آماده شن منم الان میام
/چشم
ا.ت
ها نکنه شوگا چیزیش بشه؟
نکنه گرگینه ها ببرن؟
اصن من چرا دارم خودمو نگران میکنم
پسره...پسره...پسره..
هوف یکی بیاد بهت بگه آخه احمق وقتی فحش دادن بلد نیستی چرا میخوای فحش بدی!
اهه
الان من اینجا هیچ کار نکنم که میپوسم....
۱۰۰.۹k
۰۹ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.