فیک بوکسور حرفه ای
فیک بوکسور حرفه ای
پارت ۱
ویو ات
امروز صبح از خواب پاشدم اصلا روز خوب برام نبود چون بابام میگه این محله ای که تازه اومدیم زیاد قلدر و دزد داره باید برای دفاع از خودت یه حرفه یاد بگیری تا بتونی از خودت دفاع کنی
چرررت ترین حرفه ر برام انتخاب کرده
بوکس
هوووف هرچی هم مخالفت کنم از این گوش میشنوه از اون گوش میده بیرون
براش اهمیت نداره
چند تا از بچه های مدرسمون میگن ما اونجاییم و چند تا استاد داره میگم سال بالایمون گه قلدر اونجا استاد و چند ورزش داره طبق ورزشی گه داریم استاد هامون آموزش میدن
اسم اون جئون جونگ کوک نصف مدرسه روش کراش دارن و برای اینکه باهاش باشن هر روز آرایش غلیظ میکنن ولی میگن اون جون جونگ کوک از آدمای ساده خوشش میاد
بیخیال
از روی تخت پاشدم و به سمت دستشویی رفتم
کار های لازم رو کردم
و به سمت کمد رفتم لباس مدرسم رو پوشیدم (پست بعد میزارم هم مال پسرا هم مال دخترا)
وه موهام رو شونه کردمو یه کرم ضد آفتاب و تینت زدم و تاماااام
رفتم پایین
ات:صبح بخیر "بلند"
صبحونه رو خوردم
بدون توجه صدا های مامان و بابام از خونه زدم بیرون
و به سمت مدرسه رفتم
من زیاد علاقه به درس دارم و تا زنگ اخر هرچی استاد ها درس دادن رو با دقت گوش دادم و نکته برداشتم
زنگ خونه خورد و به سمت خونه حرکت کردم اییی خدا باید برم کلاس بوکس رفتم خونه نه دوتا موچی خوردم و لباس ورزشی یوتیوب و یه سویشرت بوسیدم روش و توی ساک ورزشی وسایل مورد نیاز رو گذاستم و به سمت کلاس حرکت کردم رسیدم و رفتن تو چنتا بخش داشت باید میگشتم دنبال جایی که باید برم یعتی جایی که برای بوکس رفتم
با دقت نگا میکردم پیداش کردم دیوار هاش شیشه ای بود رفتم تو یاااا خداااا.....ادامه دارد
پارت ۱
ویو ات
امروز صبح از خواب پاشدم اصلا روز خوب برام نبود چون بابام میگه این محله ای که تازه اومدیم زیاد قلدر و دزد داره باید برای دفاع از خودت یه حرفه یاد بگیری تا بتونی از خودت دفاع کنی
چرررت ترین حرفه ر برام انتخاب کرده
بوکس
هوووف هرچی هم مخالفت کنم از این گوش میشنوه از اون گوش میده بیرون
براش اهمیت نداره
چند تا از بچه های مدرسمون میگن ما اونجاییم و چند تا استاد داره میگم سال بالایمون گه قلدر اونجا استاد و چند ورزش داره طبق ورزشی گه داریم استاد هامون آموزش میدن
اسم اون جئون جونگ کوک نصف مدرسه روش کراش دارن و برای اینکه باهاش باشن هر روز آرایش غلیظ میکنن ولی میگن اون جون جونگ کوک از آدمای ساده خوشش میاد
بیخیال
از روی تخت پاشدم و به سمت دستشویی رفتم
کار های لازم رو کردم
و به سمت کمد رفتم لباس مدرسم رو پوشیدم (پست بعد میزارم هم مال پسرا هم مال دخترا)
وه موهام رو شونه کردمو یه کرم ضد آفتاب و تینت زدم و تاماااام
رفتم پایین
ات:صبح بخیر "بلند"
صبحونه رو خوردم
بدون توجه صدا های مامان و بابام از خونه زدم بیرون
و به سمت مدرسه رفتم
من زیاد علاقه به درس دارم و تا زنگ اخر هرچی استاد ها درس دادن رو با دقت گوش دادم و نکته برداشتم
زنگ خونه خورد و به سمت خونه حرکت کردم اییی خدا باید برم کلاس بوکس رفتم خونه نه دوتا موچی خوردم و لباس ورزشی یوتیوب و یه سویشرت بوسیدم روش و توی ساک ورزشی وسایل مورد نیاز رو گذاستم و به سمت کلاس حرکت کردم رسیدم و رفتن تو چنتا بخش داشت باید میگشتم دنبال جایی که باید برم یعتی جایی که برای بوکس رفتم
با دقت نگا میکردم پیداش کردم دیوار هاش شیشه ای بود رفتم تو یاااا خداااا.....ادامه دارد
۴.۳k
۱۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.