همه مان بدونِ استثنا داریم پیر می شویم و به سمتِ پایانِ خ
همه مان بدونِ استثنا داریم پیر می شویم و به سمتِ پایانِ خودمان می رویم .
حواسمان اما نیست !
دل می شکنیم ، قضاوت می کنیم ،
عذابِ جانِ هم می شویم و خودمان و دیگران را برایِ بیهوده ترین مسایل و چیزها می رنجانیم
مایی که قرار نیست بمانیم ،
مایی که به جرمِ میوهٔ ممنوعه ای که نباید می خوردیم ، تبعیدمان کردند ،
از جایی که ندیده ایم ،
به جایی که نخواهیم ماند ،
و در زمانی که نمی دانیم !
کاش کمی بیشتر حواسمان به هم باشد
ما اینجا به غیر از خودمان ،
و خدایِ نادیدهٔ خودمان ؛ هیچکس را نداریم ...
حواسمان اما نیست !
دل می شکنیم ، قضاوت می کنیم ،
عذابِ جانِ هم می شویم و خودمان و دیگران را برایِ بیهوده ترین مسایل و چیزها می رنجانیم
مایی که قرار نیست بمانیم ،
مایی که به جرمِ میوهٔ ممنوعه ای که نباید می خوردیم ، تبعیدمان کردند ،
از جایی که ندیده ایم ،
به جایی که نخواهیم ماند ،
و در زمانی که نمی دانیم !
کاش کمی بیشتر حواسمان به هم باشد
ما اینجا به غیر از خودمان ،
و خدایِ نادیدهٔ خودمان ؛ هیچکس را نداریم ...
۸.۳k
۱۱ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.