رمـان تـیمـارسـتانی🐚
#رمـان_تـیمـارسـتانی🐚
#part_4
از چی کار کردی!
به وضعیت خودم خیره شدم.
چه قدر زشت و داغون بودم!
موهام و نگاه...مثل جنگلیا
موهای بلند و مواجم مثل چنگل گلستان بود برام.
همون قدر بزرگ.
همون قدر کثیف
تازه البه الی موهام خوک های صورتی ام می دیدم که دارن موهام و می خورن.
با چشمای گرد شده به آینه زل زده بودم
- جلل خالق!
با ابرو های باال رفته همون طور که به منظره وحشتناک روبه روم زل زده بودم دست بردم تو ک شوی میز و اون قدر
دستم و چرخوندم تا قیچی و پیدا کردم.
با حرص گفتم:
- خوک های زشت!
تو همون حالت جیغ خفه ای کشیدم و با دست آزادم چنگی به موهام زدم و قیچی و بردم سمت جنگل.
همه درختارو با خوکا بریدم و تند تند تیکه تیکه کردم.
با هر بار افتادن درختا بلند بلند می خندیدم.
وقتی از شر درختا و خوک ها راحت شدم با خیال راحت قیچی و پرت کردم رو میز و رفتم سمت حموم.
شیر آب یخ و باز کردم و جیغ زنون زیر آب یخ دست و پا می زدم
نفس کم می آوردم که قلبم می ایستاد ولی می خندیدم و جیغ جیغ می کردم.
وقتی خوب خودم رو تمیز کردم رفتم جلوی آینه و با دیدن صحنه روبه روم بلند و با وحشت جیغ زدم.
خاکتو سرم من چرا چیزی تنم نیست؟
دستام رو دور تنم پی چوندم و با وحشت به اطرافم زل زدم از شدت ترس نفسم رفته بود.
بلند جیغ زدم:
-کی می خواسته به من تجaوز کنه؟
با چشمای گرد شده زمین خیره شدم.
به سرامیکای سفید کف حمام با چشمای ریز شده زل زدم و سرم رو کج کردم و خیلی ریلکس سوتی زدم و از حمام
خارج شدم.
اصال یادم نمیومد چرا جیغ زدم و چرا رفتم حموم!
بی خیال در کمدم و باز کردم و متفکر به لباسام زل زدم.
چه قدر همشون زشت و مزخرفن!
ولی خو من عاشق ست کردنم و خیلیم خوش سلیقه ام
#part_4
از چی کار کردی!
به وضعیت خودم خیره شدم.
چه قدر زشت و داغون بودم!
موهام و نگاه...مثل جنگلیا
موهای بلند و مواجم مثل چنگل گلستان بود برام.
همون قدر بزرگ.
همون قدر کثیف
تازه البه الی موهام خوک های صورتی ام می دیدم که دارن موهام و می خورن.
با چشمای گرد شده به آینه زل زده بودم
- جلل خالق!
با ابرو های باال رفته همون طور که به منظره وحشتناک روبه روم زل زده بودم دست بردم تو ک شوی میز و اون قدر
دستم و چرخوندم تا قیچی و پیدا کردم.
با حرص گفتم:
- خوک های زشت!
تو همون حالت جیغ خفه ای کشیدم و با دست آزادم چنگی به موهام زدم و قیچی و بردم سمت جنگل.
همه درختارو با خوکا بریدم و تند تند تیکه تیکه کردم.
با هر بار افتادن درختا بلند بلند می خندیدم.
وقتی از شر درختا و خوک ها راحت شدم با خیال راحت قیچی و پرت کردم رو میز و رفتم سمت حموم.
شیر آب یخ و باز کردم و جیغ زنون زیر آب یخ دست و پا می زدم
نفس کم می آوردم که قلبم می ایستاد ولی می خندیدم و جیغ جیغ می کردم.
وقتی خوب خودم رو تمیز کردم رفتم جلوی آینه و با دیدن صحنه روبه روم بلند و با وحشت جیغ زدم.
خاکتو سرم من چرا چیزی تنم نیست؟
دستام رو دور تنم پی چوندم و با وحشت به اطرافم زل زدم از شدت ترس نفسم رفته بود.
بلند جیغ زدم:
-کی می خواسته به من تجaوز کنه؟
با چشمای گرد شده زمین خیره شدم.
به سرامیکای سفید کف حمام با چشمای ریز شده زل زدم و سرم رو کج کردم و خیلی ریلکس سوتی زدم و از حمام
خارج شدم.
اصال یادم نمیومد چرا جیغ زدم و چرا رفتم حموم!
بی خیال در کمدم و باز کردم و متفکر به لباسام زل زدم.
چه قدر همشون زشت و مزخرفن!
ولی خو من عاشق ست کردنم و خیلیم خوش سلیقه ام
۲.۲k
۲۵ تیر ۱۴۰۳