وقتی برای اولین بار می بیندش
پارت ۷
گفت چی شده را اونجوری نگام می کنی گفتم چرا بوسیدیم گفت چون خیلی کیوتی اینه یه بچه میمونی و هم زیبایی گفتم میشه بری دورتر گفت چرا گفتم خجالت میکشم خندید و گفت شمارت رو بده بهم گفتم چرا گفت تا بهت زنگ بزنم گفتم نمی شه گفت چرا گفتم بیگ هیت میفهمه بعد ممکنه از کارم اخراج بشم گفت باشه پس فقط شماره گفتم نه گفت میدی یا دوباره ببوسمت گفتم هیچ کاری نمی تونی بکنی گفت مطمئنی گفتم آره گفته باشه داشت میومد نزدیکه که دستم رو گذاشتم دو لبام و گفتم باشه و شمارم رو دادم بعد از دست شویی رفتم بیرون
داشت پشت سرم میومد گفتم چرا دنبالم میکنی گفت راه خروج از اینجاست گفتم باشه پس تو جلو تر برو منم بعد از چند دقیقه میام گفت باشه خوشگله گفتم به من نگو خوشگله گفت باشه خوشگله بعد رفت منم هنوز تو تعجب بودم داشتم با خودم حرف میزدم نه واقعا تو کیم تهیونگ بود نکنه دارم خواب میبینم بعد به خودم اومدم گفتم دیوونه شدم دارن با خودم خرف میزنم
پایان پارت ۷
امیدوارم دوست داشته باشید ❤❤
گفت چی شده را اونجوری نگام می کنی گفتم چرا بوسیدیم گفت چون خیلی کیوتی اینه یه بچه میمونی و هم زیبایی گفتم میشه بری دورتر گفت چرا گفتم خجالت میکشم خندید و گفت شمارت رو بده بهم گفتم چرا گفت تا بهت زنگ بزنم گفتم نمی شه گفت چرا گفتم بیگ هیت میفهمه بعد ممکنه از کارم اخراج بشم گفت باشه پس فقط شماره گفتم نه گفت میدی یا دوباره ببوسمت گفتم هیچ کاری نمی تونی بکنی گفت مطمئنی گفتم آره گفته باشه داشت میومد نزدیکه که دستم رو گذاشتم دو لبام و گفتم باشه و شمارم رو دادم بعد از دست شویی رفتم بیرون
داشت پشت سرم میومد گفتم چرا دنبالم میکنی گفت راه خروج از اینجاست گفتم باشه پس تو جلو تر برو منم بعد از چند دقیقه میام گفت باشه خوشگله گفتم به من نگو خوشگله گفت باشه خوشگله بعد رفت منم هنوز تو تعجب بودم داشتم با خودم حرف میزدم نه واقعا تو کیم تهیونگ بود نکنه دارم خواب میبینم بعد به خودم اومدم گفتم دیوونه شدم دارن با خودم خرف میزنم
پایان پارت ۷
امیدوارم دوست داشته باشید ❤❤
۴.۰k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.