انتقالی پارت ۳۳
میخواستم حرص تهیونگ رو در بیارم برای همین رفتم سمت جیمین جیمین دستش رو گرفته بود به کمرش برای همین یه مثلث درست شده بود منم دستم رو قلاب کردم توی دستش
+بریم حیاط؟
=اوهوم حتما
داشتیم میرفتیم که نگاه های سنگینی رو روی خودم حس کردم وقتی برگشتم تهیونگ رو دیدم که عصبی نگاهم میکنه و سوآ که با پوزخند من رو نگاه میکنه ایششش چقدر از این دختر من بدم میاد
*عه سلام جیمیننننن
=سلام خرهههههه
کوک و جیمین هم رو بغل کردن
&سلام من یونا دوست دختر کوک ام
=اوه سلام
&بچه ها بیاین بریم توی دستشویی من موهام رو درست کنم
+راست میگه بریم منم درست کنم
*ولی دستشویی دخترا از پسرا جداست
=عیب نداره اونا برن موهاشون رو درست کنن ما هم بریم حرف بزنیم
+اره فکر خوبیه
*باشه
من و یونا رفتیم توی دستشویی که من با چیزی که دیدم خشکم زد اون اون……..
+بریم حیاط؟
=اوهوم حتما
داشتیم میرفتیم که نگاه های سنگینی رو روی خودم حس کردم وقتی برگشتم تهیونگ رو دیدم که عصبی نگاهم میکنه و سوآ که با پوزخند من رو نگاه میکنه ایششش چقدر از این دختر من بدم میاد
*عه سلام جیمیننننن
=سلام خرهههههه
کوک و جیمین هم رو بغل کردن
&سلام من یونا دوست دختر کوک ام
=اوه سلام
&بچه ها بیاین بریم توی دستشویی من موهام رو درست کنم
+راست میگه بریم منم درست کنم
*ولی دستشویی دخترا از پسرا جداست
=عیب نداره اونا برن موهاشون رو درست کنن ما هم بریم حرف بزنیم
+اره فکر خوبیه
*باشه
من و یونا رفتیم توی دستشویی که من با چیزی که دیدم خشکم زد اون اون……..
۱۰.۶k
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.