عشق تظاهری
٫ببریدش
_نه خواهش می کنم پدرم رو ببخشید
٫ همین که تورو با خودم نمی برم باید خدارو شکر کنید ، زود باشید ببریدش
_ نه هق پدر هق هق خواهش می کنم هق انتقامتو می گیرم هق
۳۰ سال بعد
• خوش امدید خانم
+ ممنون خانم لی ،برنامه ی امروز چیه
• اول با لونا راجب مسئله ازدواجش مشاوره میدید بعد با اون پسر بچه بود بن و با مادرش راجب استرسش حرف میزنید بعد هم با خانم وانگ راجب به هم خوردن ازدواجش صحبت کنید
+ خانم وانگ کی بود
•همون که شوهرش نیومد برای ازدواج همون که پیچوندش همون که
+فهمیدم خانم لی کافیه پس منتظرم فقط یک قهوه برام بیار
•باشه حتما
` از این طرف
^ اما اینجا خرابس
`کسی مجبورت نکرده بود بیای
My: اون مرد داشت پاش جای خطرناکی میذاشت جای که قرار ملاقات گروه ببر سیاه اونجا بود بزرگترین مافیای کره گروه که رییس شوگا و بعد ۶ رفیق و البته همدست اون بودن و ۴ نفر دیگه کارای اصلی انجام میدادند تا یک وقت اون ۷ نفر گیر نیوفتن
`اعدادی احترام کن
^ از دیدنتون خوشحالم قربان
_ بگو ببینم برای چی می خواستی من ببینی
^ اطلاعاتی راجب گروهghj براتون دارم
_ میشنوم
^ رییسشون تام یک نقطه ضعف پیدا کرده
_
^دوست دخترش یک روانپزشک هستش البته به نوبه خودش کارش عالی تازه تام قبلا اونجا یک مدت درمان می شده پس اطلاعات خوبی ازش داره
_کارت عالی بود پسر وی بکشش
؛ چشم
بنگگگگ
: می خوای بری سراغ دختره
_اره
© می خوای من برم
_ نه لازم نکرده کار خودمه
_نه خواهش می کنم پدرم رو ببخشید
٫ همین که تورو با خودم نمی برم باید خدارو شکر کنید ، زود باشید ببریدش
_ نه هق پدر هق هق خواهش می کنم هق انتقامتو می گیرم هق
۳۰ سال بعد
• خوش امدید خانم
+ ممنون خانم لی ،برنامه ی امروز چیه
• اول با لونا راجب مسئله ازدواجش مشاوره میدید بعد با اون پسر بچه بود بن و با مادرش راجب استرسش حرف میزنید بعد هم با خانم وانگ راجب به هم خوردن ازدواجش صحبت کنید
+ خانم وانگ کی بود
•همون که شوهرش نیومد برای ازدواج همون که پیچوندش همون که
+فهمیدم خانم لی کافیه پس منتظرم فقط یک قهوه برام بیار
•باشه حتما
` از این طرف
^ اما اینجا خرابس
`کسی مجبورت نکرده بود بیای
My: اون مرد داشت پاش جای خطرناکی میذاشت جای که قرار ملاقات گروه ببر سیاه اونجا بود بزرگترین مافیای کره گروه که رییس شوگا و بعد ۶ رفیق و البته همدست اون بودن و ۴ نفر دیگه کارای اصلی انجام میدادند تا یک وقت اون ۷ نفر گیر نیوفتن
`اعدادی احترام کن
^ از دیدنتون خوشحالم قربان
_ بگو ببینم برای چی می خواستی من ببینی
^ اطلاعاتی راجب گروهghj براتون دارم
_ میشنوم
^ رییسشون تام یک نقطه ضعف پیدا کرده
_
^دوست دخترش یک روانپزشک هستش البته به نوبه خودش کارش عالی تازه تام قبلا اونجا یک مدت درمان می شده پس اطلاعات خوبی ازش داره
_کارت عالی بود پسر وی بکشش
؛ چشم
بنگگگگ
: می خوای بری سراغ دختره
_اره
© می خوای من برم
_ نه لازم نکرده کار خودمه
۱.۶k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.