p5
P5
مجری:خب...نظرات رسید و بله اونیکه اخرین شد متاسفانه.....
ایتیزی(بچه ها فیکه ها ایتیزی عالی ترینه)
پنجمین گروه:.....اکسو
چهارمین:ایو
سومین:بلک پنک
دومین:........بی تی اس
اولین:لامییییییی
همه:هووووو
فشاننننن:پک پک پک پک
هووو هووو
لالا
نانای
شیک شیک(مود ساعت ۳ صبح من)
_____
مجری:چه حسی داریلامی
لامی:خب ...حس خیلی خوبیه منبا افخار و همدمی برادرم به اینجاها رسیدم و خیلی خوشحالم که تونستم خودمرو برای بار دیگه نشون دادم
مجری:خب خوشحالم که دختری مثل تو ایدل شده و دل چندتا فنارو برده(همه:خندههههه)
لامی:(خنده کیوت)
مجری:خب اینم از اینبرنامهامروز و...(هیچی دا زر زر)
لامی:
رفتم حیاط و یه نفس راحتی کشیدمخیلی خستم بود
تهیونگ:بهت افتخار میکنم ایدل کوچولو
لامی:برگشتن به پشت و لبخند_
ته:خب من الان بهت یه تبریک گفتم نمیشه توهمبرام تبریک بگی
لامی:به چی تبریک بگم؟
ته:من....قراره قرار بزارم
لامی:چچی...باکیییی
ته:هی هی...(خنده)
لامی:(گریهههههه)تههههه
ته:لا لامی توچت شده
لامی:با چه حقیییی تومیدونی من عاشقتم چرا با دلم بازیمیکنی کیم تهیونگ(خدایا لحظه تو اون یکی دنیا خواستی پسرم کنی از این زنا عطا کن)
ته:لامی...اروم باش گفتم اروم باش
لامی:(گریهها پارهههه جیغغغ)
ته:بوسیدن_
لامی:
همینجوری داشتم گریه و زار میکردم که ته منو بوسید
ته:جدا شدن_
ته:منظورم تو بودی... خوشحالم که مطمئنمکردی حست بهم چیه
لامی:(لبخند)
لامی:
همینکه خواستیم نزدیک هم شبمصدای غنیم زندگیمرو شنیدم:
شوگا:دارین...چییییییییی
تع،ل:شت😳
و بلهههههههههههه اینم از این فیکککککککککک
فیک ما به پایان رسید کلاغمون زنش رو نبوسید
کلاغ:بین من و زنم اختلاف وارد نکنین بیزحمت
ادمین:گیردادیااا
کلاغ:بچ(انگشت وسط)
ادمین:😐
کلاغ:😎👌
و تامامدفیک بعدی رو شروع میکنم
مجری:خب...نظرات رسید و بله اونیکه اخرین شد متاسفانه.....
ایتیزی(بچه ها فیکه ها ایتیزی عالی ترینه)
پنجمین گروه:.....اکسو
چهارمین:ایو
سومین:بلک پنک
دومین:........بی تی اس
اولین:لامییییییی
همه:هووووو
فشاننننن:پک پک پک پک
هووو هووو
لالا
نانای
شیک شیک(مود ساعت ۳ صبح من)
_____
مجری:چه حسی داریلامی
لامی:خب ...حس خیلی خوبیه منبا افخار و همدمی برادرم به اینجاها رسیدم و خیلی خوشحالم که تونستم خودمرو برای بار دیگه نشون دادم
مجری:خب خوشحالم که دختری مثل تو ایدل شده و دل چندتا فنارو برده(همه:خندههههه)
لامی:(خنده کیوت)
مجری:خب اینم از اینبرنامهامروز و...(هیچی دا زر زر)
لامی:
رفتم حیاط و یه نفس راحتی کشیدمخیلی خستم بود
تهیونگ:بهت افتخار میکنم ایدل کوچولو
لامی:برگشتن به پشت و لبخند_
ته:خب من الان بهت یه تبریک گفتم نمیشه توهمبرام تبریک بگی
لامی:به چی تبریک بگم؟
ته:من....قراره قرار بزارم
لامی:چچی...باکیییی
ته:هی هی...(خنده)
لامی:(گریهههههه)تههههه
ته:لا لامی توچت شده
لامی:با چه حقیییی تومیدونی من عاشقتم چرا با دلم بازیمیکنی کیم تهیونگ(خدایا لحظه تو اون یکی دنیا خواستی پسرم کنی از این زنا عطا کن)
ته:لامی...اروم باش گفتم اروم باش
لامی:(گریهها پارهههه جیغغغ)
ته:بوسیدن_
لامی:
همینجوری داشتم گریه و زار میکردم که ته منو بوسید
ته:جدا شدن_
ته:منظورم تو بودی... خوشحالم که مطمئنمکردی حست بهم چیه
لامی:(لبخند)
لامی:
همینکه خواستیم نزدیک هم شبمصدای غنیم زندگیمرو شنیدم:
شوگا:دارین...چییییییییی
تع،ل:شت😳
و بلهههههههههههه اینم از این فیکککککککککک
فیک ما به پایان رسید کلاغمون زنش رو نبوسید
کلاغ:بین من و زنم اختلاف وارد نکنین بیزحمت
ادمین:گیردادیااا
کلاغ:بچ(انگشت وسط)
ادمین:😐
کلاغ:😎👌
و تامامدفیک بعدی رو شروع میکنم
۳۶.۹k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.