پارت ۵

پارت ۵
ازدواج اجباری

ویو یونا
صبح از خواب بیدار شدم دیدم کوک محکم بغلم کرده
+ شلغم ولم کن
_ کرم نریز
یکی محکم زدم تو دیکش که ولم کرد
_ یااااا چته روانی
+ روانی عمته
رفتم پایین امروز عروسیمه وای اصلا خوشحال نیستم صبحونه رو خوردم و رفتم بیرون تا یه دوری بزنم
ویو کوک
رفتم بیرون پیش جیمین
$ به به ببین کی آمده جونگ کوک
_ جیمینا
$ عروسیت مبارک از دختره خوشت میاد
_ نه اصلا
$ چرا اون که خیلی خوشگله
_بیخیالش بریم بار
$ بریم
با جیمین رفتیم بار هسابی مست بودم
رفتم خونه
_ یو...نا کجایی
+ چیه چر...را اینجوری
_ فقط برو رو تخت سریعععع
+ ولی
_ فقط برو
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خمارییییییی 😁
شرطا
لایک=۶
کامنت=۱۰
پر کنید میزارم 🖤