🍷ارباب و برده🩸
پارت هفتم :
ات: تو به چه حقی منو بوسیدی کثافت( داد)
ات ویو:
یهو دیدم ته برگشت انگار خون جلوی چشماش رو گرفته بود دستمو کشید و داشت با کشون کشون میبرد به یه اتاق که درش سیاهه و من هم فقط داد میزدم که ولم کنه منو برد تو اتاق و دستمو با طناب محکم بست که یه جیغ نسبتا بزرگی کشیدم و پاهامو هم با طناب بست
ات: گریه
ته: 3 هفته اینجا میمونی تا بفهمی با من اینجور رفتار نکنی دختره ی هرزه( هرزه رو جوری گفت که من حرس بکشم)
ات: تو به چه حقی منو بوسیدی کثافت( داد)
ات ویو:
یهو دیدم ته برگشت انگار خون جلوی چشماش رو گرفته بود دستمو کشید و داشت با کشون کشون میبرد به یه اتاق که درش سیاهه و من هم فقط داد میزدم که ولم کنه منو برد تو اتاق و دستمو با طناب محکم بست که یه جیغ نسبتا بزرگی کشیدم و پاهامو هم با طناب بست
ات: گریه
ته: 3 هفته اینجا میمونی تا بفهمی با من اینجور رفتار نکنی دختره ی هرزه( هرزه رو جوری گفت که من حرس بکشم)
۱۸.۸k
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.