پارت اول خاطرات عشق پرپر شده
دکتر : متاسفم این حرف رو میزنم ولی ایشون دوماه بیشتر زنده نیسن البته این چیزیه که ما میگیم زمان مرگ رو نمیشه تعیین کرد
با صدای پر از بغض و بلند بدتر از گریه جیمین شروع
کرد به حرف زدن
جیمین : ممنون دکتر
از مطب رفتیم بیرون
ا،ت : میدونم اگه همه بدونن پارک جیمین با یه دختر که چندماه بیشتر زنده نیست نامزد کردههیت میدن
پس لطفا ولم کن بروو خواهشا
جیمین : تو هیچ جا نمیری مگه بهم قول ندادی ؟
ا،ت: درست میگی
جیمین : کجا بریم ؟
ا،ت : مگه قرار نبود بیای باهم بریم خونه مادربزرگم ؟
جیمین: او پس بریم خونه بدووو
من ۲ ماهی میشد با جیمین نامزد بودم به خاطر ناراحتی قلبی که داشتم دکتر ها ازم قطع امید کرده بودن ولی جیمین همچنان کنارم بود
جیمین : خوب شدم ؟
ا،ت :اینهمه جذابیت زو از کجا میاری موچی ؟
جیمین: موچی ها ذاتا جذاب و کیوتن
ا،ت :منم میخوام موچی باشم
جیمین: شما خانم موچی من هستی .....
با صدای پر از بغض و بلند بدتر از گریه جیمین شروع
کرد به حرف زدن
جیمین : ممنون دکتر
از مطب رفتیم بیرون
ا،ت : میدونم اگه همه بدونن پارک جیمین با یه دختر که چندماه بیشتر زنده نیست نامزد کردههیت میدن
پس لطفا ولم کن بروو خواهشا
جیمین : تو هیچ جا نمیری مگه بهم قول ندادی ؟
ا،ت: درست میگی
جیمین : کجا بریم ؟
ا،ت : مگه قرار نبود بیای باهم بریم خونه مادربزرگم ؟
جیمین: او پس بریم خونه بدووو
من ۲ ماهی میشد با جیمین نامزد بودم به خاطر ناراحتی قلبی که داشتم دکتر ها ازم قطع امید کرده بودن ولی جیمین همچنان کنارم بود
جیمین : خوب شدم ؟
ا،ت :اینهمه جذابیت زو از کجا میاری موچی ؟
جیمین: موچی ها ذاتا جذاب و کیوتن
ا،ت :منم میخوام موچی باشم
جیمین: شما خانم موچی من هستی .....
۶۴.۹k
۲۲ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.