گس لایتر / ادامه پارت ۷۳
اسلاید بعد: جونگکوک
جونگکوک: خب دیگه بعدش تصمیم گرفتم سوپرایزت کنم... میخواستم عصر بیام جلوی شرکت دنبالت... ولی نمیدونستم قراره سوپرایزم خراب بشه
بایول: خب... شاید بتونم ببخشمت...
دستی توی موهاش کشیدم و با لبخند گفتم: حالا نگفتی کی سوپرایزمو خراب کرد؟
بایول: آقای شیم با آبا تماس گرفت... و یه گزارش کلی از همه چی گفت
جونگکوک: عجب! از اول سفرمم با این آقای شیم مشکل داشتم!
بایول خندید و گفت: یه لحظه من برم دستشویی و بیام...
وقتی رفت دستبند رو از زیر پام بیرون کشیدم...
یروز بایول و پر حرفیاش...
بورام و این دردسرایی که دم به دقیقه برام جور میکنه دیوونم میکنن!
جونگکوک: خب دیگه بعدش تصمیم گرفتم سوپرایزت کنم... میخواستم عصر بیام جلوی شرکت دنبالت... ولی نمیدونستم قراره سوپرایزم خراب بشه
بایول: خب... شاید بتونم ببخشمت...
دستی توی موهاش کشیدم و با لبخند گفتم: حالا نگفتی کی سوپرایزمو خراب کرد؟
بایول: آقای شیم با آبا تماس گرفت... و یه گزارش کلی از همه چی گفت
جونگکوک: عجب! از اول سفرمم با این آقای شیم مشکل داشتم!
بایول خندید و گفت: یه لحظه من برم دستشویی و بیام...
وقتی رفت دستبند رو از زیر پام بیرون کشیدم...
یروز بایول و پر حرفیاش...
بورام و این دردسرایی که دم به دقیقه برام جور میکنه دیوونم میکنن!
۱۹.۵k
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.