دو پارتی جیمین
دو پارتی جیمین
وقتیحاملهبودیو.....🥺🥀
سویون= با نور آفتاب صبح که به صورتم میتابید بیدار شدم...
جیمین خواب بود من امروز یه سورپرایز بزرگ براش داشتم تقریبا یه هفته میشد که فهمیدم باردارم و گذاشتم تا نوبتش برسه.......امروز....تولد جیمین!
بلند شدم و رفتم دشویی حالت تهوع داشتم یکم رنگم پریده بود که همین باعث میشد جیمین شک کنه....پس یکم کرم پودر زدم......یه قهوه ی درست کرده بودم که جیمین اومد پایین
جیمین=سلام چاگیا
سویون=سلام عزیزم
جیمین=قهوه درست کردی؟
سویون=آره....(عوق زدن)
جیمین=سویون عزیزم حالت خوبه؟!
سویون=آره بوی..قهوه یکم اذیتم میکنه من میرم دشویی تو قهوت رو بخور
جیمین=باشه...چیزی لازم داشتی بگو
.
.
.
اصلا حالم خوب نبود نمیدونم چجوری باید جلوی اینکه جیمین بفهمه رو بگیرم از دشویی رفتم بیرون حالم بهتر بود تصمیم گرفتم بعد از رفتن جیمین به ملیسا زنگ بزنم که بهش بگم این الدنگ دراز خاله میشه!
جیمین=حالت خوبه؟
سویون=خوبم عزیزم دیرت نشه
جیمین=نه
سویون(براش کت و کرواتش رو تمیز و صاف کردم)
جیمین=خدافظ چاگیا (بوسه به لپش)
سویون=خدافظ عزیزم....... تا جیمین رفت گوشیم رو برداشتم و شماره ی (الدنگ گوزو) رو گرفتم
ملیسا=الو
سویون=سلاممممم
ملیسا=عه سلام میمون شاخ دار مننننن
سویون=سلام. الدنگ گوزو
ملیسا=چیشده یادی از ما کردی؟
سویون داری خاله میشی الاغ بیا خونمون
(قطع کردن تلفن)
سویون=آخ جون الان از فضولی میمیره
دودیقه بعد
دینگ دانگ
سویون=به باد رفتم
.
.
.
پارت بعد شیش لایک
حمایت؟
وقتیحاملهبودیو.....🥺🥀
سویون= با نور آفتاب صبح که به صورتم میتابید بیدار شدم...
جیمین خواب بود من امروز یه سورپرایز بزرگ براش داشتم تقریبا یه هفته میشد که فهمیدم باردارم و گذاشتم تا نوبتش برسه.......امروز....تولد جیمین!
بلند شدم و رفتم دشویی حالت تهوع داشتم یکم رنگم پریده بود که همین باعث میشد جیمین شک کنه....پس یکم کرم پودر زدم......یه قهوه ی درست کرده بودم که جیمین اومد پایین
جیمین=سلام چاگیا
سویون=سلام عزیزم
جیمین=قهوه درست کردی؟
سویون=آره....(عوق زدن)
جیمین=سویون عزیزم حالت خوبه؟!
سویون=آره بوی..قهوه یکم اذیتم میکنه من میرم دشویی تو قهوت رو بخور
جیمین=باشه...چیزی لازم داشتی بگو
.
.
.
اصلا حالم خوب نبود نمیدونم چجوری باید جلوی اینکه جیمین بفهمه رو بگیرم از دشویی رفتم بیرون حالم بهتر بود تصمیم گرفتم بعد از رفتن جیمین به ملیسا زنگ بزنم که بهش بگم این الدنگ دراز خاله میشه!
جیمین=حالت خوبه؟
سویون=خوبم عزیزم دیرت نشه
جیمین=نه
سویون(براش کت و کرواتش رو تمیز و صاف کردم)
جیمین=خدافظ چاگیا (بوسه به لپش)
سویون=خدافظ عزیزم....... تا جیمین رفت گوشیم رو برداشتم و شماره ی (الدنگ گوزو) رو گرفتم
ملیسا=الو
سویون=سلاممممم
ملیسا=عه سلام میمون شاخ دار مننننن
سویون=سلام. الدنگ گوزو
ملیسا=چیشده یادی از ما کردی؟
سویون داری خاله میشی الاغ بیا خونمون
(قطع کردن تلفن)
سویون=آخ جون الان از فضولی میمیره
دودیقه بعد
دینگ دانگ
سویون=به باد رفتم
.
.
.
پارت بعد شیش لایک
حمایت؟
۱۳.۲k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.