طعم عشق پارت ۶
طعم عشق پارت ۶
(ویو سونیا)
اینجا برای تیراندازی کردن بود.
، : علیک سلام مثل اینکه قانون پنجم رو یادت رفته
. : سلام، خب رئیس چیکارم داری؟
، : اول اینکه وقتی تنهاییم بهم نگو رئیس من اسم دارم
. : باشه
، : خب آوردمت اینجا که بهت تیراندازی یاد بدم خیر سرت بادیگاردمی
. : (هه،. اون نمیدونه خودم اینکاره ام. توی ذهنش)
. : لازم نکرده خودم بلدم
، : هع، تو بلدی؟ خب بهم نشون بده
. : کُلت روی میزو برداشتم و به سمت هدف نشونه گرفتم و بوم خورد وسط هدف
به صورت جونگ کوک نگاه کردم دیدم دهنش وا مونده
که یهو زدم زیر خنده و مثل چی میخندیدم
، : هووییی به چی میخندیی عههه
. : ق. ق. قیاافتتت عررررررر 😂 باید قیافتو میدیدی
، : خیلخب بسه دیه
. : گلومو صاف کردم و گفتم...
ویو جونگ کوک :
اومد کلت و برداشت نشونه گرفت بعد بوم زد وسط هدف اصلا اصلا باورم نمیشه چطوری آخه اون کیه دهنم همینجوری وا مونده بود
ک یهو زد زیر خنده وایییی چقد قشنگ میخنده دلم میخواست فقط بشینم ب خنده هاش نگا کنم
ولی پسر خودتو جمع کن خیر سرت ی مافیایی و... (بقیشو میدونید دیگه)
ویو سونیا
. : دیدی گفتم بلدم؟
سرشو به نشونه تایید تکون داد و گفت مثل اینکه کلا نیاز نیس باهات تمرین کنم
، : میتونی بری لباستو عوض کنی و بیای ناهار
.......
. : رفتم طبقه بالا و لباسمو عوض کردم وایی نمیدونم فک کنم ی حسایی بهش دارم اما چه حسی (خب فرزندم چه حسی؟ معلومه دیگه بابا تو عاشقش شدییی)
لباسمو عوض کردم و رفتم پایین و با دیدن این صحنه دلم ی طوری شد اون...
خب دوزتان
اینم از پارت 6
شرطا 10 تا لایک و 5 تا کامنت تا پارت بعدی گودتون به بای 🙂😂🖐️
(ویو سونیا)
اینجا برای تیراندازی کردن بود.
، : علیک سلام مثل اینکه قانون پنجم رو یادت رفته
. : سلام، خب رئیس چیکارم داری؟
، : اول اینکه وقتی تنهاییم بهم نگو رئیس من اسم دارم
. : باشه
، : خب آوردمت اینجا که بهت تیراندازی یاد بدم خیر سرت بادیگاردمی
. : (هه،. اون نمیدونه خودم اینکاره ام. توی ذهنش)
. : لازم نکرده خودم بلدم
، : هع، تو بلدی؟ خب بهم نشون بده
. : کُلت روی میزو برداشتم و به سمت هدف نشونه گرفتم و بوم خورد وسط هدف
به صورت جونگ کوک نگاه کردم دیدم دهنش وا مونده
که یهو زدم زیر خنده و مثل چی میخندیدم
، : هووییی به چی میخندیی عههه
. : ق. ق. قیاافتتت عررررررر 😂 باید قیافتو میدیدی
، : خیلخب بسه دیه
. : گلومو صاف کردم و گفتم...
ویو جونگ کوک :
اومد کلت و برداشت نشونه گرفت بعد بوم زد وسط هدف اصلا اصلا باورم نمیشه چطوری آخه اون کیه دهنم همینجوری وا مونده بود
ک یهو زد زیر خنده وایییی چقد قشنگ میخنده دلم میخواست فقط بشینم ب خنده هاش نگا کنم
ولی پسر خودتو جمع کن خیر سرت ی مافیایی و... (بقیشو میدونید دیگه)
ویو سونیا
. : دیدی گفتم بلدم؟
سرشو به نشونه تایید تکون داد و گفت مثل اینکه کلا نیاز نیس باهات تمرین کنم
، : میتونی بری لباستو عوض کنی و بیای ناهار
.......
. : رفتم طبقه بالا و لباسمو عوض کردم وایی نمیدونم فک کنم ی حسایی بهش دارم اما چه حسی (خب فرزندم چه حسی؟ معلومه دیگه بابا تو عاشقش شدییی)
لباسمو عوض کردم و رفتم پایین و با دیدن این صحنه دلم ی طوری شد اون...
خب دوزتان
اینم از پارت 6
شرطا 10 تا لایک و 5 تا کامنت تا پارت بعدی گودتون به بای 🙂😂🖐️
۲۴.۸k
۰۶ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.