فیک ته
فیک ته
پارت ۱
ویو ات آموز از خواب بیدار شدم و رفتم صبحانه بخورم چان سره میز نشسته بود
ات:سلام داداشی
چان:سلام آبجی کوچولو
ات:من کوچولو نیستم(اخم کیوت)
چان:یکم هستی بچه کوچولوی خودمی
ات (خنده)
ویو ته بعد از ظهر یه دختر اومد پیشم اسمش ات بود میخواست تو شرکت من کار کنه شرکت من ماله پدرم بود و پدرم سال ها پیش مرده ات دختره کیوتیبود و همش میخندید یه جورایی به دلم نشست که کوک اومد داخل و از فکر اومدم بیرون
کوک:آماده ای خانم ات اومد
ته:باشه باشه اومدم
ویو کوک
من میدونم ته ات رو دوس داره پس منم بهش کمک میکنم که اعتراف کنه
پارت ۱
ویو ات آموز از خواب بیدار شدم و رفتم صبحانه بخورم چان سره میز نشسته بود
ات:سلام داداشی
چان:سلام آبجی کوچولو
ات:من کوچولو نیستم(اخم کیوت)
چان:یکم هستی بچه کوچولوی خودمی
ات (خنده)
ویو ته بعد از ظهر یه دختر اومد پیشم اسمش ات بود میخواست تو شرکت من کار کنه شرکت من ماله پدرم بود و پدرم سال ها پیش مرده ات دختره کیوتیبود و همش میخندید یه جورایی به دلم نشست که کوک اومد داخل و از فکر اومدم بیرون
کوک:آماده ای خانم ات اومد
ته:باشه باشه اومدم
ویو کوک
من میدونم ته ات رو دوس داره پس منم بهش کمک میکنم که اعتراف کنه
۹.۴k
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.