وقتی دکتر بود و تو خدمتکارش
پارت: ۱۳
_خانم مارتا لباستون زیادی برای شما بازه..
✓اصلا هم باز نیست
_باش بسـ..
به کارت ادامه ولی فک نکن خیلی اینجایی بعد چند روز از اینجا میری و راستی من شیفت شب خونه نیستم و تو باید بری مراقب همکارم باشی..
✓عوحح باشه چکارا..
_همینه ک گفتم
✓بنابر این حقوقم بیشتره
_خیلی خب(ایششش)
_من میرم داخل اتاقم و هر بیماری ک اومد به اتاق من بفرستید و حق ندارید بدون اجاره وارد اتاق شید.. و راستی
یه ۳۰ دقیقه دیگع دمنوشی ک داخل کمد یک قوطی مث پودره رو اماده کنید..
✓باش
_پس فعلا
ویو
پارک رفت داخل اتاقش و مارتا داشت سالن رو تمیز میکرد ک یهو یک بیمار وارد سالن شد با ناز و عشوش و جنـ•ـندگیش
سعی میکرد هواسشو پرت کنه
و شماره رو ازش بگیره
خلاصه موفق شد و به سمت اتاق پارک هدایتش کرد و مشغول به گوشیش شد
و هواسش به ساعت نبود ک دقیقه ها دات میگذش و بعد یهو بع ساعت گوشیش نگا کرد و بعله دید ریدهـ
رفت و سریع در کمد و باز کرد و بدون توجه یک قوطی برداشت و سریع دمنوش و رو اماده کرد..
و بدون توجهش در اتاقو در نزد و رفت سمت پارک
✓دیر شد دیگع هواسم نبود/:
_یعنی چی مگه قرار نبود به موقع کار رو انجام بدید..؟
✓دیگه چکنم..؟
_از اتاق برین بیرون
✓با منین؟
_نه با بابامم (دعنت/:)
✓باشه
ویو
مارتا از اتاق رفت بیرون و پارک با اعصبانیت دمنوش رو میخورد ک یک دفعه..
_خانم مارتا لباستون زیادی برای شما بازه..
✓اصلا هم باز نیست
_باش بسـ..
به کارت ادامه ولی فک نکن خیلی اینجایی بعد چند روز از اینجا میری و راستی من شیفت شب خونه نیستم و تو باید بری مراقب همکارم باشی..
✓عوحح باشه چکارا..
_همینه ک گفتم
✓بنابر این حقوقم بیشتره
_خیلی خب(ایششش)
_من میرم داخل اتاقم و هر بیماری ک اومد به اتاق من بفرستید و حق ندارید بدون اجاره وارد اتاق شید.. و راستی
یه ۳۰ دقیقه دیگع دمنوشی ک داخل کمد یک قوطی مث پودره رو اماده کنید..
✓باش
_پس فعلا
ویو
پارک رفت داخل اتاقش و مارتا داشت سالن رو تمیز میکرد ک یهو یک بیمار وارد سالن شد با ناز و عشوش و جنـ•ـندگیش
سعی میکرد هواسشو پرت کنه
و شماره رو ازش بگیره
خلاصه موفق شد و به سمت اتاق پارک هدایتش کرد و مشغول به گوشیش شد
و هواسش به ساعت نبود ک دقیقه ها دات میگذش و بعد یهو بع ساعت گوشیش نگا کرد و بعله دید ریدهـ
رفت و سریع در کمد و باز کرد و بدون توجه یک قوطی برداشت و سریع دمنوش و رو اماده کرد..
و بدون توجهش در اتاقو در نزد و رفت سمت پارک
✓دیر شد دیگع هواسم نبود/:
_یعنی چی مگه قرار نبود به موقع کار رو انجام بدید..؟
✓دیگه چکنم..؟
_از اتاق برین بیرون
✓با منین؟
_نه با بابامم (دعنت/:)
✓باشه
ویو
مارتا از اتاق رفت بیرون و پارک با اعصبانیت دمنوش رو میخورد ک یک دفعه..
۴.۹k
۱۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.