پارت ۴۶ ازدواج اجباری
پارت ۴۶ ازدواج اجباری
ادمینتون: ا/ت و انایتا و روناک باهم غیبط کردن که وقت رسید برن دکتر انایتا رفت ماشین رو روشن کنه و روناک رفت لبلس بپوشه ا/ت هم میکاپ کرد لباس پوشید ( عکس میزارم ) و رفتن دکتر
مامان ا/ت . انایتا. روناک. ا/ت. سلام
دکتر. سلام
مادرت. برای دخترم وقت گرفتم
دکتر. خانم مین
- بله خودمم
دکتر. چند وقتتونه
- 3 ماه
دکتر. ولی شکمتون زیاد جلو نیومده
- اره برای خودمم تعجبه
دکتر. اشکال نداره یه سری از مادران همینن
- بله درست
دکتر. بچتون پسره یا دختر
- پسر
دکتر. خوب برین اونجا دراز بکشین تا ماینه کنم
- بله چشم
( دراز کشید و ماینه کرد و تموم شد)
دکتر. خدا صبرت بده بچت خیلی شیطونه.خنده.
- واقعا
دکتر. اره هم نبظش تنده و اصلا اروم نمیگیره همش تکون میخوره
مادرت. ا/ت همین بود
@ به من رفته.خنده.
- وقتی دادم نگهش داری اون موقع میفهمی
دکتر. خوب من چند تا ویتامین مینویسم که باید سر وقت بخوری و اینکه یه برگه میدم بهتون که ورزش هایی هست که باید انجام بدین فقط بیماری یا چیزی ندارین
- بله بیماریی دارم که وقتی عصبی بشم همه چیز رو پرت میکنم و انقدر به خودمم فشار میارم که تا غش کنم و یه سری بیماری دیگه که داخل این چکاپ نوشته شده .برگه رو بهش میده.
دکتر. پس بارداریت خیلی حساسه
- انگار همینطوره
دکتر. این قرصایی که میخوری رو دیگه نخور و بجاش عصابتو اروم کن
- چشم
دکتر. خوب تموم شد و اینکه همه برن بیرون به غیر مادر خانم ا/ت
( همه رفتن)
دکتر. خانم سوفیا خودتون که از بیماری های دخترتون با خبرین
مادرت. بله
دکتر. اگر این بار بهش فشار بیاد یا هرچی دیگه اینبار هم برای مادر و هم برای بچه اتفاق بدی میوفته
مادرت. بله حتما مراقب هستم
شرط پارت بعد
۳۰:« لایک ❤️
ادمینتون: ا/ت و انایتا و روناک باهم غیبط کردن که وقت رسید برن دکتر انایتا رفت ماشین رو روشن کنه و روناک رفت لبلس بپوشه ا/ت هم میکاپ کرد لباس پوشید ( عکس میزارم ) و رفتن دکتر
مامان ا/ت . انایتا. روناک. ا/ت. سلام
دکتر. سلام
مادرت. برای دخترم وقت گرفتم
دکتر. خانم مین
- بله خودمم
دکتر. چند وقتتونه
- 3 ماه
دکتر. ولی شکمتون زیاد جلو نیومده
- اره برای خودمم تعجبه
دکتر. اشکال نداره یه سری از مادران همینن
- بله درست
دکتر. بچتون پسره یا دختر
- پسر
دکتر. خوب برین اونجا دراز بکشین تا ماینه کنم
- بله چشم
( دراز کشید و ماینه کرد و تموم شد)
دکتر. خدا صبرت بده بچت خیلی شیطونه.خنده.
- واقعا
دکتر. اره هم نبظش تنده و اصلا اروم نمیگیره همش تکون میخوره
مادرت. ا/ت همین بود
@ به من رفته.خنده.
- وقتی دادم نگهش داری اون موقع میفهمی
دکتر. خوب من چند تا ویتامین مینویسم که باید سر وقت بخوری و اینکه یه برگه میدم بهتون که ورزش هایی هست که باید انجام بدین فقط بیماری یا چیزی ندارین
- بله بیماریی دارم که وقتی عصبی بشم همه چیز رو پرت میکنم و انقدر به خودمم فشار میارم که تا غش کنم و یه سری بیماری دیگه که داخل این چکاپ نوشته شده .برگه رو بهش میده.
دکتر. پس بارداریت خیلی حساسه
- انگار همینطوره
دکتر. این قرصایی که میخوری رو دیگه نخور و بجاش عصابتو اروم کن
- چشم
دکتر. خوب تموم شد و اینکه همه برن بیرون به غیر مادر خانم ا/ت
( همه رفتن)
دکتر. خانم سوفیا خودتون که از بیماری های دخترتون با خبرین
مادرت. بله
دکتر. اگر این بار بهش فشار بیاد یا هرچی دیگه اینبار هم برای مادر و هم برای بچه اتفاق بدی میوفته
مادرت. بله حتما مراقب هستم
شرط پارت بعد
۳۰:« لایک ❤️
۱۱.۶k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.