خواهربرادری(session2)part9

خواهربرادری(session2)part9
(خونه)
هایون:وااهاایی چقده خستمههه(ولو شد سر مبل)
کوک:برو او ور من میخام دراز بکشم
هایون:من زودتر اومدم(داد)
کوک:من داداشششش بزرگترتتمم(داد)
اجوما:بچها اومدین
هایون:بله
کوک:آره
اجوما:آروم حرف بزنین خانوم خابن
هایون:خانوم کیه؟(متعجب)
(از این بع بعد به جای داد متعجب شک و اینا ایموجی میزارم)
کوک:زن داداشت(😏)
هایون:ای خاک بر سرتو و اون داداشات(🙄)
کوک:هایون
هایون:هوم
کوک:میدونی شعور چیه؟
هایون:کوک
کوک:هوم
هایون:الان همین گلدونو میزنم تو سرت بترکی(🤫)

جی هوپ ویو
جی هوپ:امروز مهمونیه
جیمین:اوهوم
جی هوپ:واجب بود بیان؟
جیمین:ضایع نیس بگی نیای یارو بعد ۱۰ سال از آمریکا برگشته
جی هوپ:خودتم میدونی چقدر شره اگه همه چیو به هایون بگه چی
جیمین:نمیزارم هایونو ببینه
جی هوپ:چی میگی؟مگه میشه نه میتونی سره هایون شیره بمالی نه عمو
جیمین:واسم مهم نیس فق نمیخام دوباره هایونو از دست بدم اگه این موضوع رو بفهمه هممون نابود میشیم مخصوصا هایون
جی هوپ:اگه اینقد خاهرتو دوس داری پس سرش ریسک کن
جیمین:چطوری؟.
جی هوپ:...............
تهیونگ ویو
زنگ بزنم بهش؟نه ولش کن!!ولی اخهه گور باباش...میزنگ‌....نهههههه.....نه وایسا مگه من دوس دختر ذلیلم ک بترسم میزنگم
تهیونگ:سلام استاد(😢)
استاد(خانمه):عا تهیونگ چیزی شده
تهیونگ:نع فق راجب اون برگه ای ک دادی........
استاد:عا تهیونگ اون فق سه ابراز علاقه استادانه به دانشجو بود من اونو به همه دادم(🤕)(مث سگ زر میزنه)یوخ سوتفاهم نشه و هایون بد برداشت کنه
تهیونگ:نه نگران هایون نباشین خب من باید برم کاری ندرین؟
استاد:نه
تهیونگ:خب خدافظ.....هوفف(😪)هینننننننننن(😳)
هایون:پدصگ مگه نگفتمممم بدون اجازه من حق نداری به خانمااااا بزنگییی اونممم استاددددد ک کلااااا حساسیتتتتت دارمممم بششششش
تهیونگ:گوه خوردمممممم فق راجب اون برگه که به همهههه داددددد
هایون:کدوم برگه؟(🤨)
تهیونگ:ایناااا
هایون:..............
ادامه پارت بعد