انتقام عاشقانه
فوقق اسمات
هشدار داده میشه وقتی به بخش اسمات میرسه
بیو رو چک کن
پارت³
چویا.عجله ای نیست
دازای میدونی این چیه؟
دازای. نه
چویا.این فلفله
ششش درد نداره که.
همون دردی که من تجربه کردم رو تجربه میکنی همین...
زیاده؟
ویو دازای..
مگه ارث باباتو خوردم؟
چویا. نه ولی زندگیمو ازم گرفتی
"شروع اسمات لطفا اگه علاقه ای ندارید نخونید"
چویا با قیچی کا تو دستش بود رفت سمت ش..ر..ت..م
قیچ قیچ قیچ(صدای قیچی)
چویا.او میبنم وقتی موش میشی
د..ی..ک..ت.. کوچیک میشه😂
چویا فلفل رو زد به سر انگشتاش
اسپری آب رو زد به دستش تا کمی خیس بشه
و د..ی..ک..م رو مالید
دازای. آ..ح..ح
احح
چویا بشورش چویا
چویا غلط کردم
سوزشش داشت بیشترو بیشتر میشد
ناگهان فریاد زدم
دِ آخه مادر...
مگه کرم داری
میخوای تلافی کنی منو بکش
عه چیزه
نه نکش
خودم خوکشی میکنم
چویا به خنده ای پلیدانه گفت
اووو
میبینم دوست داری بکشمت..
خبب
نه من دوست دارم زجر کشت کنم😈
فورا بند قلاده ای رو دور گردنم انداخت و من کشید سمت وان حموم
سرم رو کرد داخلش
(۲۰ ثانیه بعد)
دازای(نفس نفس زنان)
دوباره
(۲۰ ثانیه بعد)
دازای.از فرصت استفاده کردم
مو های پرتقالی رنگش رو گرفتمو کشیدم
و ناگهان...
آقا یه چیزی
یکی از هم کلاسی هام میگه منو میبینه یاد دازای می افته و من اینجوریام که ودف..؟
چرا
میگه انقدر بی خیال زندگی
عاشق خودکشی اذیت کردن بقیه..
کسایی که منو دیدن بگن
اینجوریه؟
خودم میگم نه اصلاااا
اگه هم ندیدید بگید شاید ... عکس گذاشتم.
حیح
موچ بهتون
هشدار داده میشه وقتی به بخش اسمات میرسه
بیو رو چک کن
پارت³
چویا.عجله ای نیست
دازای میدونی این چیه؟
دازای. نه
چویا.این فلفله
ششش درد نداره که.
همون دردی که من تجربه کردم رو تجربه میکنی همین...
زیاده؟
ویو دازای..
مگه ارث باباتو خوردم؟
چویا. نه ولی زندگیمو ازم گرفتی
"شروع اسمات لطفا اگه علاقه ای ندارید نخونید"
چویا با قیچی کا تو دستش بود رفت سمت ش..ر..ت..م
قیچ قیچ قیچ(صدای قیچی)
چویا.او میبنم وقتی موش میشی
د..ی..ک..ت.. کوچیک میشه😂
چویا فلفل رو زد به سر انگشتاش
اسپری آب رو زد به دستش تا کمی خیس بشه
و د..ی..ک..م رو مالید
دازای. آ..ح..ح
احح
چویا بشورش چویا
چویا غلط کردم
سوزشش داشت بیشترو بیشتر میشد
ناگهان فریاد زدم
دِ آخه مادر...
مگه کرم داری
میخوای تلافی کنی منو بکش
عه چیزه
نه نکش
خودم خوکشی میکنم
چویا به خنده ای پلیدانه گفت
اووو
میبینم دوست داری بکشمت..
خبب
نه من دوست دارم زجر کشت کنم😈
فورا بند قلاده ای رو دور گردنم انداخت و من کشید سمت وان حموم
سرم رو کرد داخلش
(۲۰ ثانیه بعد)
دازای(نفس نفس زنان)
دوباره
(۲۰ ثانیه بعد)
دازای.از فرصت استفاده کردم
مو های پرتقالی رنگش رو گرفتمو کشیدم
و ناگهان...
آقا یه چیزی
یکی از هم کلاسی هام میگه منو میبینه یاد دازای می افته و من اینجوریام که ودف..؟
چرا
میگه انقدر بی خیال زندگی
عاشق خودکشی اذیت کردن بقیه..
کسایی که منو دیدن بگن
اینجوریه؟
خودم میگم نه اصلاااا
اگه هم ندیدید بگید شاید ... عکس گذاشتم.
حیح
موچ بهتون
۹۲۸
۱۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.