پارت۲۱
پارت۲۱
ارامشی برای حس تو
ویو ا.ت
....صبح با صدای دربیدار شدم دیدم جونگ کوک نیس.. بلند شدم بزور راه میرفتم...رفتم سمت در و درو باز کردم دیدم جونگ کوکه که تو دستش پر خوراکی و کیسه بود و با یه لبخند کیوت نگام میکرد... اومد داخل و درو بست و کیسه ها و خوراکیا رو گذاشت رو میزو اومد سمتم و دستاشو برد سمت رونام و کشیدم بالا تو بغلش و خودشو بهم چسبوند ....منو دستامو دور گردنش حلقه کردم...ل/بمو سطحی بو/سید و گفت)
+ حالت چطوره پرنسسم؟(کیوت و لبخند)
- اومم......فکنم خوبم(خوابالو کیوت)
+ ساعت نُهه بیا بریم صبونه بخوریم بعدم باید بریم یجایی
ـ کجا؟ (خابالو)
+(دم گوشش گفتم)پیش مادر شوهرت
ـ کی؟...مادر شوهرم؟ ..من شوهر دارم خودم نمیدونم؟!(خواب از سرم پرید)(تعجب کیوت)
+ اره شوهر داری(دم گوشش اروم گفتم) همونی که دیشب باهاش خوش گذروندی(کمی خنده)
- (خجالت )
+(گذاشتمش رو صندلی میز غذاخوری و رفتم سمت کیسه هایی که توشون خوراکی بود دوتا شیر موز دراوردم ونوتلا و نون تست و کلی ابمیوه و شیر کاکائو ..همشونو رو میز چیدمو بقیشونو تو یخچالش گذاشتم و رفتم نشستم پیشش رو صندلی کناریش و براش نتلا با نون توست گرفتم)
+(لقمه گرفتم جلو دهنش)اااااااا هواپیما داره میادددددد(کیوت)
- (دهنمو باز کردمو خوردم)نام نام نام(کیوت)
+(براش چندتا لقمه گرفتم خورد برا خودمو یه شیرموز باز کردمو خوردم بعد برا اونم یکی باز کردم دادم بخوره.....تا اون داشت شیرموز میخورد من نوتلا میخوردم ...داشتم نوتلا میخوردم که گفت)
- یااااا اون ماله منههه ..نخورررر(اخم کیوت)( ازش گفتمشو شروع کردم خوردن..کل صورتم با نوتلا پر شده بود ....جونگ کوک هنوز با تعجب بهم زل زده بود )
+ ( داشت نوتلا میخورد همه صورتشو کثیف کرده بود ...وقتی نوتلاش تموم شد نگام کرد ..منم به محض اینکه نگام کرد ل/بامو رو لباش گذاشتم و ل/بای خوشمزشو با نوتلا خوردم....خوشمزه ترین صبونه توعمرم بود ...بعد ۵دیقه ازش فاصله گرفتم که گف)
- چرا اینکارو کردی(کیوت با غر)
+من کاری نکردم فقط چیزی که ماله خودم بودو خوردم....خودت گفتی(کمی خنده)
- (اخم کیوت)
+بلند شدمو دیگه وسایلا رو جمع کردم و هرچی مونده بود گذاشتم تو یخچال)
- ...ددی(کیوت)
+ جونه ددی(لبخن و چشمای ستاره ای )
- تو اون پلاستیکه چیه؟(کیوت و اشاره به اخرین پلاستیک پر)
+ وقتی رفتی خونه مادر شوهرت بهت میدمش...امیوارم از خوشت بیاد(کمی خنده)
- ددیه بد اه(اخم کیوت)(بلند شدم و یه دست لباس برداشتمو رفتم تو ح/موم عوض کردم وقتی در ح/موم باز کردم که بیام ازش بیرون با جونگ کوک مواجه شدم....بهش نگا کردم)
+ چرا تو ح/موم عوض کردی؟(اخم کیوت)
- ....خب..امممم چیزه(خجالت)
+ (پیشونیشو بوسیدم) من که همه جاتو دیدم سک/سی گرلم خجالت نداره که (لبخند کیوت )
-.....ببشید(کیوت و کمی خجالت)
+عیب نداره بیبم چون میتونی دفعه بعد جبران کنی(نیشخند کوچولو)
- ....اممم بریم دیگه من امادم(خودمو زدم به اون راه...گوشیمو برداشتم وبا جونگ کوک از هتل اومدیم بیرون... داشتیم میرفتیم سمت ماشینش که....
حمایت خوشملاممممم : )))
ببینید چقد دوستون دارم که حتی با اینکه فردا دوتا امتحان دارم براتون پارت جدید میزارم❤
ارامشی برای حس تو
ویو ا.ت
....صبح با صدای دربیدار شدم دیدم جونگ کوک نیس.. بلند شدم بزور راه میرفتم...رفتم سمت در و درو باز کردم دیدم جونگ کوکه که تو دستش پر خوراکی و کیسه بود و با یه لبخند کیوت نگام میکرد... اومد داخل و درو بست و کیسه ها و خوراکیا رو گذاشت رو میزو اومد سمتم و دستاشو برد سمت رونام و کشیدم بالا تو بغلش و خودشو بهم چسبوند ....منو دستامو دور گردنش حلقه کردم...ل/بمو سطحی بو/سید و گفت)
+ حالت چطوره پرنسسم؟(کیوت و لبخند)
- اومم......فکنم خوبم(خوابالو کیوت)
+ ساعت نُهه بیا بریم صبونه بخوریم بعدم باید بریم یجایی
ـ کجا؟ (خابالو)
+(دم گوشش گفتم)پیش مادر شوهرت
ـ کی؟...مادر شوهرم؟ ..من شوهر دارم خودم نمیدونم؟!(خواب از سرم پرید)(تعجب کیوت)
+ اره شوهر داری(دم گوشش اروم گفتم) همونی که دیشب باهاش خوش گذروندی(کمی خنده)
- (خجالت )
+(گذاشتمش رو صندلی میز غذاخوری و رفتم سمت کیسه هایی که توشون خوراکی بود دوتا شیر موز دراوردم ونوتلا و نون تست و کلی ابمیوه و شیر کاکائو ..همشونو رو میز چیدمو بقیشونو تو یخچالش گذاشتم و رفتم نشستم پیشش رو صندلی کناریش و براش نتلا با نون توست گرفتم)
+(لقمه گرفتم جلو دهنش)اااااااا هواپیما داره میادددددد(کیوت)
- (دهنمو باز کردمو خوردم)نام نام نام(کیوت)
+(براش چندتا لقمه گرفتم خورد برا خودمو یه شیرموز باز کردمو خوردم بعد برا اونم یکی باز کردم دادم بخوره.....تا اون داشت شیرموز میخورد من نوتلا میخوردم ...داشتم نوتلا میخوردم که گفت)
- یااااا اون ماله منههه ..نخورررر(اخم کیوت)( ازش گفتمشو شروع کردم خوردن..کل صورتم با نوتلا پر شده بود ....جونگ کوک هنوز با تعجب بهم زل زده بود )
+ ( داشت نوتلا میخورد همه صورتشو کثیف کرده بود ...وقتی نوتلاش تموم شد نگام کرد ..منم به محض اینکه نگام کرد ل/بامو رو لباش گذاشتم و ل/بای خوشمزشو با نوتلا خوردم....خوشمزه ترین صبونه توعمرم بود ...بعد ۵دیقه ازش فاصله گرفتم که گف)
- چرا اینکارو کردی(کیوت با غر)
+من کاری نکردم فقط چیزی که ماله خودم بودو خوردم....خودت گفتی(کمی خنده)
- (اخم کیوت)
+بلند شدمو دیگه وسایلا رو جمع کردم و هرچی مونده بود گذاشتم تو یخچال)
- ...ددی(کیوت)
+ جونه ددی(لبخن و چشمای ستاره ای )
- تو اون پلاستیکه چیه؟(کیوت و اشاره به اخرین پلاستیک پر)
+ وقتی رفتی خونه مادر شوهرت بهت میدمش...امیوارم از خوشت بیاد(کمی خنده)
- ددیه بد اه(اخم کیوت)(بلند شدم و یه دست لباس برداشتمو رفتم تو ح/موم عوض کردم وقتی در ح/موم باز کردم که بیام ازش بیرون با جونگ کوک مواجه شدم....بهش نگا کردم)
+ چرا تو ح/موم عوض کردی؟(اخم کیوت)
- ....خب..امممم چیزه(خجالت)
+ (پیشونیشو بوسیدم) من که همه جاتو دیدم سک/سی گرلم خجالت نداره که (لبخند کیوت )
-.....ببشید(کیوت و کمی خجالت)
+عیب نداره بیبم چون میتونی دفعه بعد جبران کنی(نیشخند کوچولو)
- ....اممم بریم دیگه من امادم(خودمو زدم به اون راه...گوشیمو برداشتم وبا جونگ کوک از هتل اومدیم بیرون... داشتیم میرفتیم سمت ماشینش که....
حمایت خوشملاممممم : )))
ببینید چقد دوستون دارم که حتی با اینکه فردا دوتا امتحان دارم براتون پارت جدید میزارم❤
۴.۷k
۱۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.