پایان خوش

پایان خوش
پارت 8

واقعا اون دختره ی بی ارزش انقدر برات مهمه بابا ای ول
نایول: من میرم پیش ا/ت
تهیونگ: بچه ها منم میرم خونه
بای
تهیونگ: نایول ا/ت هیچی نمی دونن همینجوری میزارن میرن
ای کاش ای کاش میتونستم ا/ت رو ببینم
تف به این زندگی اون دختری که پیشم بود
بخاطرش با ارزش ترین دختر رو از دست دادم
آخ تهیونگ آخ چرا آدم نمیشی
نایول: ا/ت میتونم بیام تو
ا/ت: آره
نایول: خوبی ا/ت
ا/ت: آره به نظرت خوبم
نایول: معلومه که نیستی چی میگم
ا/ت: نیومد نه
نایول: کی تهیونگ رو میگی
ا/ت:آره
نایول: چرا اومد اما میخواست بره پیش اون دختره ی بی ارزش
نایول: ا/ت چرا بخاطر این پسر
به این حال افتادی
تو اون ا/ت ای که من میشناسم نیستی
ا/ت: میدونی چیه نایول
آدم ها عوض میشن
منم عوض شدم
تو هم عوض شدی زندگی تغییر میکنه زندگی همه این جوری هست
میدونی نایول هر چی بشه تو بهترین دوست من هستی و خواهی بود
نایول: تو هم همین تور ا/ت
تق تق ا/ت: کیه
لی سه ووک: منم لی سه ووک
ا/ت: آها بیا تو
لی سه ووک: به به ا/ت خودم خوبی
ا/ت: خوبم آها بوی یوی بوی یوی لی سه ووک: ببخشید گوشیم زنگ میخوره باید جواب بدم
ا/ت: آه حتما برو
لی سه ووک: باش الان میام
ا/ت: باش
نایول: ا/ت
ا/ت: بله
نایول: فردا که مرخص شدی بریم ساحل کیک بخوریم یکم تفریح کنیم
ا/ت: میخوام اما شرکت
نایول: آها اینو نگفته
بودم رئیس رفته تعطیلات تا دو هفته نمیاد
ا/ت: او پس بریم فردا خوش بگذرونیم

(ادامه پارت بعدی)