p10
ویو شوگا
رفتم پیش بچه ها و دیدم لیسا نیست
شوگا: لیسا... لیسا کجاست؟
جیهوپ: اون رفت
وقتی فهمید تو از اون حالت بدتره گفت نمیتونه خودشو ببخشه و بیشتر از این دردسر درست کنه رفت
کوک: شوگا... بیا بریم تو اتاق کارت دارم
(منحرف میخواد باهاش حرف بزنه)
کوک: نگاه کن داداش لیسا رو دوست داری؟
شوگا: قسم میخورم
کوک: به نظرم بزار یه چند روزی تو حال خودش باشه
شوگا: اون پسره سوهو اونو میکشه
کوک: اون خونشو عوض کرده من آدرسش رو ندارم ولی وقتی حالت بهتر شد میریم پیداش میکنیم
دو هفته بعد
کوک: شوگا بالاخره با پرس و جو از دوستاش خونه لیسا رو پیدا کردم
شوگا: خولی خوبه ( ذوق)
جیمین: شوگا عاشق واقعیه 😁
شوگا: مسخره 😁
رسیدن خونه لیسا
ویو شوگا
رسیدیم خونه لیسا خیلی خوشحال بودم رفتم در بزنم دیدم در بازه سریع دویدم داخل دیدم همه چی بهم ریختست
رو آینه نوشته بود:
میدونستم بر میگردی اگه لیسا رو دوست داری دیگه بهش فکر نکن من اونو دزدیدم و اون برای همیشه مال منه
کوک: حتما کار سوهو
شوگا: لعنت بهش (فریاد)
ویو شوگا
سوار ماشین شدیم نمی دونستم باید کجا دنبالش بگردم رفتم اداره پلیس و ماجرا رو تعریف کردم
پلیس: این پسر سوهو سابقش خرابه فکر کم یه مخفیگاه داره ما میدونیم کجاست اما نمی تونم نیرو هامو بفرستم چون فرار میکنن
شوگا: خوب آدرس رو بدین من میرم سرشونو گرم میکنم که شما راه های خوروجشون رو محاصره کنید
پلیس: قبوله
دو ساعت بعد
ویو شوگا
بالاخره به مخفی گاه رسیدیم رفتم داخل
سوهو: هی عاشق دیوونه
واقعا فکر نکردی ممکنه اینجا بمیری
شوگا: من برای لیسا هر کاره میکنم
سوهو: اونجا رو نگاه کن
ویو شوگا
دیدم دستاش رو بستن آویزونش کردم به سقف مخفی گاه
سوهو: شروع کن (اشاره به یکی از اعضای گروهش) 😈
رفتم پیش بچه ها و دیدم لیسا نیست
شوگا: لیسا... لیسا کجاست؟
جیهوپ: اون رفت
وقتی فهمید تو از اون حالت بدتره گفت نمیتونه خودشو ببخشه و بیشتر از این دردسر درست کنه رفت
کوک: شوگا... بیا بریم تو اتاق کارت دارم
(منحرف میخواد باهاش حرف بزنه)
کوک: نگاه کن داداش لیسا رو دوست داری؟
شوگا: قسم میخورم
کوک: به نظرم بزار یه چند روزی تو حال خودش باشه
شوگا: اون پسره سوهو اونو میکشه
کوک: اون خونشو عوض کرده من آدرسش رو ندارم ولی وقتی حالت بهتر شد میریم پیداش میکنیم
دو هفته بعد
کوک: شوگا بالاخره با پرس و جو از دوستاش خونه لیسا رو پیدا کردم
شوگا: خولی خوبه ( ذوق)
جیمین: شوگا عاشق واقعیه 😁
شوگا: مسخره 😁
رسیدن خونه لیسا
ویو شوگا
رسیدیم خونه لیسا خیلی خوشحال بودم رفتم در بزنم دیدم در بازه سریع دویدم داخل دیدم همه چی بهم ریختست
رو آینه نوشته بود:
میدونستم بر میگردی اگه لیسا رو دوست داری دیگه بهش فکر نکن من اونو دزدیدم و اون برای همیشه مال منه
کوک: حتما کار سوهو
شوگا: لعنت بهش (فریاد)
ویو شوگا
سوار ماشین شدیم نمی دونستم باید کجا دنبالش بگردم رفتم اداره پلیس و ماجرا رو تعریف کردم
پلیس: این پسر سوهو سابقش خرابه فکر کم یه مخفیگاه داره ما میدونیم کجاست اما نمی تونم نیرو هامو بفرستم چون فرار میکنن
شوگا: خوب آدرس رو بدین من میرم سرشونو گرم میکنم که شما راه های خوروجشون رو محاصره کنید
پلیس: قبوله
دو ساعت بعد
ویو شوگا
بالاخره به مخفی گاه رسیدیم رفتم داخل
سوهو: هی عاشق دیوونه
واقعا فکر نکردی ممکنه اینجا بمیری
شوگا: من برای لیسا هر کاره میکنم
سوهو: اونجا رو نگاه کن
ویو شوگا
دیدم دستاش رو بستن آویزونش کردم به سقف مخفی گاه
سوهو: شروع کن (اشاره به یکی از اعضای گروهش) 😈
۶.۶k
۱۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.