فیک تهکوک پارت ۲
فیک تهکوک پارت ۲
تو دیگه مال منی
ویو ته
داشتم تلوزیون میدیدم که به گوشیم پیامکی ارسال شد کمی هم مست بودم حال نداشتم برم سمت گوشیم و برش دارم ولش کردم ...
۳۰ مین بعد
بعد از اینکه فیلم تموم شد رفتم سمت گوشی و برداشتم
ته:عاا کدوم کره خره این وقت روز پیام میده آخه
..
ته:عع جئون تویی
...
ته:ودف یعنی چی منظورش چیه*داد
اجوما :ارباب کیم مشکلی وجود اومده*ترسیده
ته:همین الان کتمو بیار
ویو کوک
به چهار چوب در تکیه داده بودم پدرم رو برده بودن اصلا حالم خوب نبود توان ادامه دادن نداشتم همینجور بی اراده اشکام داشت سرازیر میشد که دستی کشیده زیر چونه ام حس کردم
..:گریه نکن از این به بعد تا وقتی من نمرده ام حق گریه کردن نداری
سرمو بالا آوردم چشمای اشکیم درست نمی دید
کوک:هیونگ؟بابام رفت دیگه *گریه
ته:نهههههههه اون نرفته اون اینجاست *اشاره به قلبش
کوک:هیونگ اگه دوسم داشت منو ول نمیکرد*گریه
ته:اون دوست داشت اونقدر دوست داشت که ۱ ماه رو بخواطر تو تحمل کرد
ببخشید میکنم کم شد فردا جبران میکنم
تو دیگه مال منی
ویو ته
داشتم تلوزیون میدیدم که به گوشیم پیامکی ارسال شد کمی هم مست بودم حال نداشتم برم سمت گوشیم و برش دارم ولش کردم ...
۳۰ مین بعد
بعد از اینکه فیلم تموم شد رفتم سمت گوشی و برداشتم
ته:عاا کدوم کره خره این وقت روز پیام میده آخه
..
ته:عع جئون تویی
...
ته:ودف یعنی چی منظورش چیه*داد
اجوما :ارباب کیم مشکلی وجود اومده*ترسیده
ته:همین الان کتمو بیار
ویو کوک
به چهار چوب در تکیه داده بودم پدرم رو برده بودن اصلا حالم خوب نبود توان ادامه دادن نداشتم همینجور بی اراده اشکام داشت سرازیر میشد که دستی کشیده زیر چونه ام حس کردم
..:گریه نکن از این به بعد تا وقتی من نمرده ام حق گریه کردن نداری
سرمو بالا آوردم چشمای اشکیم درست نمی دید
کوک:هیونگ؟بابام رفت دیگه *گریه
ته:نهههههههه اون نرفته اون اینجاست *اشاره به قلبش
کوک:هیونگ اگه دوسم داشت منو ول نمیکرد*گریه
ته:اون دوست داشت اونقدر دوست داشت که ۱ ماه رو بخواطر تو تحمل کرد
ببخشید میکنم کم شد فردا جبران میکنم
۸۱۸
۱۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.