پارت ۴
پارت ۴
#ارن
انگار بدنم دست خودم نبودم
#میکاسا
باورم نمیشد که ارن منو بغل کرده ولی وقتی بغلم کرده
وقتی بغلم کرد و سرمو گذاشت رو سینش یه دفعه یه ارامش خاصی بهم منتغل شد ارامشی که باعث شد بدنم شل بشه و نتونم خودمو بکشم بیرون
صدای قلبش ارومم میکرد قبلش به سختی نفس میکشیدم ولی نمیدونم چرا وقتی رفتم تو بغلش تونستم نفس بکشم ارن یه بوی خیلی خوبی میداد یه بوی تلخ که تا حالا استشمام نکرده بودم
دوست نداشتم از آغوشش بیام بیرون
ولی باز دوباره نفهمیدم که کی خوابم برد
#ارن
انگار بدنم دست خودم نبودم
#میکاسا
باورم نمیشد که ارن منو بغل کرده ولی وقتی بغلم کرده
وقتی بغلم کرد و سرمو گذاشت رو سینش یه دفعه یه ارامش خاصی بهم منتغل شد ارامشی که باعث شد بدنم شل بشه و نتونم خودمو بکشم بیرون
صدای قلبش ارومم میکرد قبلش به سختی نفس میکشیدم ولی نمیدونم چرا وقتی رفتم تو بغلش تونستم نفس بکشم ارن یه بوی خیلی خوبی میداد یه بوی تلخ که تا حالا استشمام نکرده بودم
دوست نداشتم از آغوشش بیام بیرون
ولی باز دوباره نفهمیدم که کی خوابم برد
۱۰.۲k
۰۱ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.