مافیای جذاب من 💦🕳️
P17
-بله؟
@اونجا کی هست
-دوس دخترم
@اها باشع می..
-میشه بعدا بیای الان کار دارم
@باشه باشه پس بای
-بای.
-هوح بلاخره رفت درو بستم رفتم داخل دیدم ات خوابه اخه این دختر چرا انقد گشاده(اون گشاده رو نمیگما تنبلی رو میگم )هعی روش پتو انداختمو لامپارو خاموش کردم همجا تاریک شده بود هیجا رو نمیدیدم گوشیم زنگ خورد داشتم دنبالش میگشتم که تاق سرم کوبیده شد به دیوار بیهوش افتادم
صبح
-اتتتتتتت بلند شو دانشگا دیر میشه هااااا
+هااا از (رو تخت افتادن)
+وای کالج!من اینجا اینجا کجاس
-دیشب که اومدی (ماجرا رو گف)
+ولی عجب بازیگری بودیا
-توهم چه خوب صدا درمیاوردی
+عیش تروخدا ول کن بروم صبحونه بخوریم
بعد از صبحانه اماده شدن و رفتن
+چرا کالج بستس
-نمیدونم .. الان یادم اومد دیشب یکی داش زنگ میزد گوشی و که باز کردم ۲۶ تماس از دس رفته از تهیونگ رفتم پیامشو خونده بودم نوشته بود گور به گور شی داری با ات چ غلطی میکنی حالا ولش فردا طعطیله
+چییییییی؟ خداااااا من خوابم میاد البته نمیاد
-تف تو این زندگی
+حوصلم سر رفته
-ات جدیدا به جا برای رقثگص برای جوونا باز شده نظرت چیه بریم ببینیم کدوممون دنسر خوبی هستیم؟
+عالیه بریم
رفتیم اونجا همین که وارد شدیم چهره نحص مین سو رو دیدم
+عایش
-توجه نکن
دستشو انداخت دور کمرش
+چیکار میکنی ؟
-یادت رفته؟
+تولدمو؟
-نه تو مثلا دوس دخترمی 🤦♂
+عاها راستی میدونستی تولدم ی هفته دیگس
-عهههههههه مبارکه
+بریم خوشگزرونی
رفتیم اونجا وایسادیم اهنگ داشت پخش میشد شرو کردیم به رقص
-خوب بلدیا
+توهم بدک نیستی
نوبت رقص طنز بود
-اخه رقص طنز؟
+حرف نزن به کارت برس
داشتیم میرقصیدین که من بند کفشم افتاد زیر پامو افتادم بغل کوک و باهم خوردیم زمین خیلی به هم نزدیک بودیم چ ا قلبم اینطوری داشت میزد
@عه وا خاک به سرم بذارید کمک کنم دست کوک رو گرف دیگه داشتم عصبانی میشدم
+وایستا عقب ببینم داری چیکار میکنی همش دور و بر دوس پسر منی رفتم کنار گوشش و.....
شرایط پارت بعدی لایک دست خودتون ولی فالوورا بلید ۱۰ بشع
#وانشات
#بیتیاس
-بله؟
@اونجا کی هست
-دوس دخترم
@اها باشع می..
-میشه بعدا بیای الان کار دارم
@باشه باشه پس بای
-بای.
-هوح بلاخره رفت درو بستم رفتم داخل دیدم ات خوابه اخه این دختر چرا انقد گشاده(اون گشاده رو نمیگما تنبلی رو میگم )هعی روش پتو انداختمو لامپارو خاموش کردم همجا تاریک شده بود هیجا رو نمیدیدم گوشیم زنگ خورد داشتم دنبالش میگشتم که تاق سرم کوبیده شد به دیوار بیهوش افتادم
صبح
-اتتتتتتت بلند شو دانشگا دیر میشه هااااا
+هااا از (رو تخت افتادن)
+وای کالج!من اینجا اینجا کجاس
-دیشب که اومدی (ماجرا رو گف)
+ولی عجب بازیگری بودیا
-توهم چه خوب صدا درمیاوردی
+عیش تروخدا ول کن بروم صبحونه بخوریم
بعد از صبحانه اماده شدن و رفتن
+چرا کالج بستس
-نمیدونم .. الان یادم اومد دیشب یکی داش زنگ میزد گوشی و که باز کردم ۲۶ تماس از دس رفته از تهیونگ رفتم پیامشو خونده بودم نوشته بود گور به گور شی داری با ات چ غلطی میکنی حالا ولش فردا طعطیله
+چییییییی؟ خداااااا من خوابم میاد البته نمیاد
-تف تو این زندگی
+حوصلم سر رفته
-ات جدیدا به جا برای رقثگص برای جوونا باز شده نظرت چیه بریم ببینیم کدوممون دنسر خوبی هستیم؟
+عالیه بریم
رفتیم اونجا همین که وارد شدیم چهره نحص مین سو رو دیدم
+عایش
-توجه نکن
دستشو انداخت دور کمرش
+چیکار میکنی ؟
-یادت رفته؟
+تولدمو؟
-نه تو مثلا دوس دخترمی 🤦♂
+عاها راستی میدونستی تولدم ی هفته دیگس
-عهههههههه مبارکه
+بریم خوشگزرونی
رفتیم اونجا وایسادیم اهنگ داشت پخش میشد شرو کردیم به رقص
-خوب بلدیا
+توهم بدک نیستی
نوبت رقص طنز بود
-اخه رقص طنز؟
+حرف نزن به کارت برس
داشتیم میرقصیدین که من بند کفشم افتاد زیر پامو افتادم بغل کوک و باهم خوردیم زمین خیلی به هم نزدیک بودیم چ ا قلبم اینطوری داشت میزد
@عه وا خاک به سرم بذارید کمک کنم دست کوک رو گرف دیگه داشتم عصبانی میشدم
+وایستا عقب ببینم داری چیکار میکنی همش دور و بر دوس پسر منی رفتم کنار گوشش و.....
شرایط پارت بعدی لایک دست خودتون ولی فالوورا بلید ۱۰ بشع
#وانشات
#بیتیاس
۱۷.۳k
۱۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.