•مستر جئون • part :۲۰
نمیزاشتن برم داخل نشسته بودم جلوی در منتظر بودم که دیدم تهیونگ و ماریا اومدن (بچه ها یادم رفت بگم این دوتا رلن و ماریا دوست صمیمی ا.ت و ته دوست صمیمی کوک )
(علامت ماریا /علامت تهیونگ ؛علامت کوک_علامت ا.ت +)
/ک..کوک ...ا.ت ،ا.ت خوبه (گریه شدید )بگین خوبه بگیننننننننننننن من بودن ....ا.. ا.ت نمیتونم ...بگو چیزیش نشده تورو خدا به پات میوفتم (داد و گریه خیلی شدید )
؛(گریه )ماریا آروم باش خوب میشه باشه (بلندش کرد نشوند روی صندلی
/کوک خوبه ؟بگو لطفاً بگو خوبه (گریه (گایز همشون دارن گریه میکنن دیگه نمینویسم گریه )
_نه...وضعیتش بده ..همش تقصیر منه ...خاک تو سرم
؛آروم باش کوک ...آروم باشین خوب میشه باشه میگذره بد به دلتون راه ندین
کوک ویو :
همینجور به زمین خیره بودم که دکتر اومد
_حالش چطوره ؟خوبه ؟زندس ؟چیزیش شده ؟
@آقای جئون آروم باشین ... خونسردی خودتون رو حفظ کنین ...فعلا وضعیت خوبی ندارن هنوز نمیتونیم در مورد خوب شدنشون چیزی بگیم ..اما فقط اینو بدونین که باید خودتون رو برای هر چیزی آماده کنید ...حتی خبر فوت ..
/چی ؟چی داری میگی آشغال عوضی میفهمی چی میگی (عربده )ا.ت من چیزیش نمیشه خفه شو اون مارو ترک نمیکنه اون دستشو ترک نمیکنه ،عشقش رو ترک نمیکنه (گریه )
؛ماریا ...ماریا آروم باش
_یعنی چی ..؟هیچ امیدی نیست یعنی ..مگه شما دکتر نیستین ها ؟چرا هیچ کاری نمیکنید (گریه )
@ما تمام سعیمون رو میکنیم اما گفتم فقط اینو بدونین همین ،اگر کاری داشتین میتونین بیاین اتاقم ،اما آقای جئون شما همین الان بیاین باید یچیزی رو بهتون بگم
رفتم اتاقش ببینم چی میگه داشتم دیوونه میشدم ..همش بخاطر من بود
_بلع چیکار دارین
@راستش آقای جئون خانم لی ا.ت دیگه نمیتونن بچه دار بشم بخاطر این حادثه ای که رخ داد گفتم به عنوان دوست پسرشون اینو بدونین و اینکه ..لطفاً این فرم رو برای اهدای عضو پر کنین که اگر.
_ساکت شو مرتیکه آشغال ا.ت من منو ترک نمیکنه فهمیدی اون پیشم میمونه
حمایت پلیز 🌑
(علامت ماریا /علامت تهیونگ ؛علامت کوک_علامت ا.ت +)
/ک..کوک ...ا.ت ،ا.ت خوبه (گریه شدید )بگین خوبه بگیننننننننننننن من بودن ....ا.. ا.ت نمیتونم ...بگو چیزیش نشده تورو خدا به پات میوفتم (داد و گریه خیلی شدید )
؛(گریه )ماریا آروم باش خوب میشه باشه (بلندش کرد نشوند روی صندلی
/کوک خوبه ؟بگو لطفاً بگو خوبه (گریه (گایز همشون دارن گریه میکنن دیگه نمینویسم گریه )
_نه...وضعیتش بده ..همش تقصیر منه ...خاک تو سرم
؛آروم باش کوک ...آروم باشین خوب میشه باشه میگذره بد به دلتون راه ندین
کوک ویو :
همینجور به زمین خیره بودم که دکتر اومد
_حالش چطوره ؟خوبه ؟زندس ؟چیزیش شده ؟
@آقای جئون آروم باشین ... خونسردی خودتون رو حفظ کنین ...فعلا وضعیت خوبی ندارن هنوز نمیتونیم در مورد خوب شدنشون چیزی بگیم ..اما فقط اینو بدونین که باید خودتون رو برای هر چیزی آماده کنید ...حتی خبر فوت ..
/چی ؟چی داری میگی آشغال عوضی میفهمی چی میگی (عربده )ا.ت من چیزیش نمیشه خفه شو اون مارو ترک نمیکنه اون دستشو ترک نمیکنه ،عشقش رو ترک نمیکنه (گریه )
؛ماریا ...ماریا آروم باش
_یعنی چی ..؟هیچ امیدی نیست یعنی ..مگه شما دکتر نیستین ها ؟چرا هیچ کاری نمیکنید (گریه )
@ما تمام سعیمون رو میکنیم اما گفتم فقط اینو بدونین همین ،اگر کاری داشتین میتونین بیاین اتاقم ،اما آقای جئون شما همین الان بیاین باید یچیزی رو بهتون بگم
رفتم اتاقش ببینم چی میگه داشتم دیوونه میشدم ..همش بخاطر من بود
_بلع چیکار دارین
@راستش آقای جئون خانم لی ا.ت دیگه نمیتونن بچه دار بشم بخاطر این حادثه ای که رخ داد گفتم به عنوان دوست پسرشون اینو بدونین و اینکه ..لطفاً این فرم رو برای اهدای عضو پر کنین که اگر.
_ساکت شو مرتیکه آشغال ا.ت من منو ترک نمیکنه فهمیدی اون پیشم میمونه
حمایت پلیز 🌑
۸.۹k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.