پارت15
+سوار ماشین شدم توی راه بودم توی راه فکرم همش پیش آت بود رسیدم پیاده شدم چن نفر اومدن منو گشتن چند نفر هم رفتن
√به جیمین خوش برگشتی
+آت کو عوضی
√نگران نباش آلن میارمش
(مثلاً ادماش رو صدا زد آت رو آوردن)
+آت رو آوردن قلبم داشت آتیش میگرفت صورتش پر خون بود لباسش پاره شده بود
با آت چیکار کردی عوضی میخواستم بهش حمله کنم که اندازه پنجاه تا آدم با اسلحه مهاصرم کردن بیشترین شون رو زدم اما اونا منو گرفت ن
√آقای جیمین که منو میزنی نه یه مشت زد توی دلم
+ منو داشت میزدکه صدای تیر اندازی اومد آدماش منو ول کردن منم افتادم روز زمین جونی برام نمونده بود توی اون حالت رفتم سمت آت و بغلش کردم سعی کردم بلند بشم تهیونگ اومد داخل
√ههههههههه چی تهیونگ
+تهیونگ اسلحه شو گرفت سمت جونگیون و یه تیر رو زد و اومد سمت ما جیمین حالت خوبه آت رو ببر من الان خودم میام
خب خب اینم یه پارت دیگه تقدیم با عشق💃
√به جیمین خوش برگشتی
+آت کو عوضی
√نگران نباش آلن میارمش
(مثلاً ادماش رو صدا زد آت رو آوردن)
+آت رو آوردن قلبم داشت آتیش میگرفت صورتش پر خون بود لباسش پاره شده بود
با آت چیکار کردی عوضی میخواستم بهش حمله کنم که اندازه پنجاه تا آدم با اسلحه مهاصرم کردن بیشترین شون رو زدم اما اونا منو گرفت ن
√آقای جیمین که منو میزنی نه یه مشت زد توی دلم
+ منو داشت میزدکه صدای تیر اندازی اومد آدماش منو ول کردن منم افتادم روز زمین جونی برام نمونده بود توی اون حالت رفتم سمت آت و بغلش کردم سعی کردم بلند بشم تهیونگ اومد داخل
√ههههههههه چی تهیونگ
+تهیونگ اسلحه شو گرفت سمت جونگیون و یه تیر رو زد و اومد سمت ما جیمین حالت خوبه آت رو ببر من الان خودم میام
خب خب اینم یه پارت دیگه تقدیم با عشق💃
۴.۹k
۲۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.