عشق سخت پارت ۱۹
ویو فلیکس
نیدونستم اگه تنها برم هر دومون میمیریم پس یه نقشع چیدم و همه ی افرادمو جمع کردم و رفتیم به آدرسی که گفته
رسیدیم
فلیکس: فهمیدین چی گفتم دیگه اینجا می مونین وقتی صدای شلیک کردنو شنیدین بیاین
افراد: چشم ارباب
فلیکس: من میرم
فلیکس: عوضی کجایی ، بیا دیگه چرا قایم شدی
یونجون: فک نمیکنی زیاد روی میکنی
فلیکس: من ، من زیاد روی میکنم یا تو
یونجون: من دارم کار تو رو تلافی میکنم
فلیکس: تو نمیفهمی نه من اونو نکشتم
یونجون: فک میکنی حرفتو باور میکنم
فلیکس: میخوای بهت ثابت کنم....... اون زندست
توضیح: یونجون دیونه وار عاشقش یه دختر بوده اون دخترم یونجون دوست داشته اون موقعه فلیکس و یونجون باهم دوست بودن جونشون برای همدیگه میدان ولی یه روز دختری که یونجون عاشقش بود میمره بعضیا میگن هنوز زندست و بعضیا میگن و این قضیه رو تقصیر فلیکس انداختن چون اون دختر اون روز با فلیکس به یه مساحبه میرفتن
یونجون: چی... یعنی زندست ... چطوری بهت اعتماد کنم
فلیکس: سارینا رو ول کن با من بیا بریم بهت همچی رو میگم
یونجون: ...... بهت اعتماد کنم؟
فلیکس: اهوم ..... من میدونم چقدر اون دختر رو دوست داشتی بهت قول میدم
یونجون به افرادش میگه سارینا رو ازاد کنن
سارینا رو اوردن اونم پرید بغل فلیکس
سارینا: عشقم دلم برات تنگ شده بود
فلیکس: من بیشتر عشقم
فلیکس: یونجون بیا بریم
تو راه رفتن به یه جا
فلیکس: نگا درسته من اون روز با اون دختر بود حتی وقتی تصادف کرده بود من تو اون ماشین بودم اون دختر زندست ولی نمیخواست پیشت برگرده ازش پرسیدم چرا نمیخوایش ببینی هیچی نگفت الان تو رو میبرم پیشش
نیدونستم اگه تنها برم هر دومون میمیریم پس یه نقشع چیدم و همه ی افرادمو جمع کردم و رفتیم به آدرسی که گفته
رسیدیم
فلیکس: فهمیدین چی گفتم دیگه اینجا می مونین وقتی صدای شلیک کردنو شنیدین بیاین
افراد: چشم ارباب
فلیکس: من میرم
فلیکس: عوضی کجایی ، بیا دیگه چرا قایم شدی
یونجون: فک نمیکنی زیاد روی میکنی
فلیکس: من ، من زیاد روی میکنم یا تو
یونجون: من دارم کار تو رو تلافی میکنم
فلیکس: تو نمیفهمی نه من اونو نکشتم
یونجون: فک میکنی حرفتو باور میکنم
فلیکس: میخوای بهت ثابت کنم....... اون زندست
توضیح: یونجون دیونه وار عاشقش یه دختر بوده اون دخترم یونجون دوست داشته اون موقعه فلیکس و یونجون باهم دوست بودن جونشون برای همدیگه میدان ولی یه روز دختری که یونجون عاشقش بود میمره بعضیا میگن هنوز زندست و بعضیا میگن و این قضیه رو تقصیر فلیکس انداختن چون اون دختر اون روز با فلیکس به یه مساحبه میرفتن
یونجون: چی... یعنی زندست ... چطوری بهت اعتماد کنم
فلیکس: سارینا رو ول کن با من بیا بریم بهت همچی رو میگم
یونجون: ...... بهت اعتماد کنم؟
فلیکس: اهوم ..... من میدونم چقدر اون دختر رو دوست داشتی بهت قول میدم
یونجون به افرادش میگه سارینا رو ازاد کنن
سارینا رو اوردن اونم پرید بغل فلیکس
سارینا: عشقم دلم برات تنگ شده بود
فلیکس: من بیشتر عشقم
فلیکس: یونجون بیا بریم
تو راه رفتن به یه جا
فلیکس: نگا درسته من اون روز با اون دختر بود حتی وقتی تصادف کرده بود من تو اون ماشین بودم اون دختر زندست ولی نمیخواست پیشت برگرده ازش پرسیدم چرا نمیخوایش ببینی هیچی نگفت الان تو رو میبرم پیشش
۶.۱k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.