𝔨𝔞𝔰𝔢𝔥𝔢 𝔨𝔥𝔬𝔬𝔫 𝔭𝔞𝔯𝔱 ⁶
این پارت و پارت قبلی اسماتن جنبه نداری نخون 🔞🔞
( کوک )
حوله رو از دورش آروم باز کردم . معلوم بود اونم خوشش اومده و دوست داره ادامه بدم . پاهاشو دور کمرم بست . خیلی حس خوبی بود . وقتی لمسش میکردم میلرزید . سرمو بین سینه هاش پنهون کردم و نفس عمیقی کشیدم . حشری شده بودم بدجوری . کنترلم رو از دست دادم و کمربندم رو باز کردم . همزمان باکسر و شلوارم رو از تنم دراوردم . بعدش هم بلوزم . دو تامون برهنه بودیم . خودمو بهش مالیدم که ناله ی بلندی کرد . همین باعث شد شروع کنم به کیس مارک کردن بدنش . مهر مالکیت خودمو روی ترقوه ی استخونیش کوبوندم . ناله هاش روانیم میکردن . عضومو بهش مالیدم . آروم و قرار نداشت و مدام پیچ میزد .
ا/ت : آهههه کوک آهههه بیشتر بیشتر آهههه دیگه تحملم تموم شده آهههه .
کوک : تا وقتی بگی کوک خبری از چیزی که میخوای نیست .
ا/ت : آهههههه ددیییی لطفااا آهههههه .
کوک : با کمال میل سکسی گرل من .
زبونمو از پ**یش تا زیر فکش کشیدم و بعد همشو کردم تا ته داخلش . جیغ بنفشی کشید .
کوک : چیزی نیست آهه .. عادت میکنی آههه ... صبر کن بیبی آههه .
طولی نکشید که جا باز کرد و منم شروع به تلمبه زدن کردم . نفسامون بریده بریده شده بودن . انقد محکم میکوبوندم داخلش که اشکش درومده بود . اما میدونستم این برای هر دومون لذت بخشه . بعد از چند مین دوتامون همزمان کام کردیم . آبمو روی شکمش ریختم و جسم بیحالش رو توی آغوشم گرفتم . با تموم حونی که براش مونده بود لب زد : دوستت دارم .
کوک : من خیلی بیشتر .
بلندش کردم و گذاشتمش داخل وان آب گرم . سریع حمامش کردم و گذاشتمش سر تخت . اما قبلش رو تختی خونی رو عوض کردم . کمپرس آب گرم گذاشتم زیر دلش و رفتم طبقه ی پایین .
( کوک )
حوله رو از دورش آروم باز کردم . معلوم بود اونم خوشش اومده و دوست داره ادامه بدم . پاهاشو دور کمرم بست . خیلی حس خوبی بود . وقتی لمسش میکردم میلرزید . سرمو بین سینه هاش پنهون کردم و نفس عمیقی کشیدم . حشری شده بودم بدجوری . کنترلم رو از دست دادم و کمربندم رو باز کردم . همزمان باکسر و شلوارم رو از تنم دراوردم . بعدش هم بلوزم . دو تامون برهنه بودیم . خودمو بهش مالیدم که ناله ی بلندی کرد . همین باعث شد شروع کنم به کیس مارک کردن بدنش . مهر مالکیت خودمو روی ترقوه ی استخونیش کوبوندم . ناله هاش روانیم میکردن . عضومو بهش مالیدم . آروم و قرار نداشت و مدام پیچ میزد .
ا/ت : آهههه کوک آهههه بیشتر بیشتر آهههه دیگه تحملم تموم شده آهههه .
کوک : تا وقتی بگی کوک خبری از چیزی که میخوای نیست .
ا/ت : آهههههه ددیییی لطفااا آهههههه .
کوک : با کمال میل سکسی گرل من .
زبونمو از پ**یش تا زیر فکش کشیدم و بعد همشو کردم تا ته داخلش . جیغ بنفشی کشید .
کوک : چیزی نیست آهه .. عادت میکنی آههه ... صبر کن بیبی آههه .
طولی نکشید که جا باز کرد و منم شروع به تلمبه زدن کردم . نفسامون بریده بریده شده بودن . انقد محکم میکوبوندم داخلش که اشکش درومده بود . اما میدونستم این برای هر دومون لذت بخشه . بعد از چند مین دوتامون همزمان کام کردیم . آبمو روی شکمش ریختم و جسم بیحالش رو توی آغوشم گرفتم . با تموم حونی که براش مونده بود لب زد : دوستت دارم .
کوک : من خیلی بیشتر .
بلندش کردم و گذاشتمش داخل وان آب گرم . سریع حمامش کردم و گذاشتمش سر تخت . اما قبلش رو تختی خونی رو عوض کردم . کمپرس آب گرم گذاشتم زیر دلش و رفتم طبقه ی پایین .
۴۲.۷k
۲۶ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.