پارت۱۲~☆~☆~☆~☆~
_گفته بودم تکرارش میکنم
+به این زودی؟
_بهتره عادت کنی
+سعیمو میکنم
_ادامه بده
+همینطور داشتم شلیک میکردم که گوشیم زنگ خورد
رفتم جواب دادم * لاریسا بود*
+جانم
&ا.ت کوجائ؟
+من بیرونم
&مگه قرار نبود خونه ی من
+هنوز ساعت ۴
&زودتر بیا میخوایم بشینیم با بچه ها حرف بزنیم
+اوک
+یکم دیگه راه میوفتم
&خوبه منم به جونگکوکو جیمین زنگ میزنم
+جونگکوک جیمینم میان
&اهوممم
+اوکی
قطع کردم
_کی بود؟
+لاریسا
_چی میگه
+الن خودش زنگ میزنه بت میگه
گوشی جونگکوک زنگ خورد
رفت ت صحبت کرد
منم شیش تا بطری دیگرو زدم
_بریم؟
+من خودم میرم خونه توهم برو دیگه
_میری خونه؟
+اهوممم
_اوکی
+پس بای
از اتاق رفتم بیرون انقدر بزرگ بود گیج شدم باید از کدوم ور برم
۵مین بعد
اوففف از کددوم ور برممم دوباره برگشتم توبی همون اتاق که دیدم جونگکوک با بالا تنه ی لخت جلوم وایستاده
+امم ب..ببخشید
خواستم از اتاق برم بیرون که دستمو کشید ت بغلش
#فیک #فیکشن#وانشات#اسمات#کوک
+به این زودی؟
_بهتره عادت کنی
+سعیمو میکنم
_ادامه بده
+همینطور داشتم شلیک میکردم که گوشیم زنگ خورد
رفتم جواب دادم * لاریسا بود*
+جانم
&ا.ت کوجائ؟
+من بیرونم
&مگه قرار نبود خونه ی من
+هنوز ساعت ۴
&زودتر بیا میخوایم بشینیم با بچه ها حرف بزنیم
+اوک
+یکم دیگه راه میوفتم
&خوبه منم به جونگکوکو جیمین زنگ میزنم
+جونگکوک جیمینم میان
&اهوممم
+اوکی
قطع کردم
_کی بود؟
+لاریسا
_چی میگه
+الن خودش زنگ میزنه بت میگه
گوشی جونگکوک زنگ خورد
رفت ت صحبت کرد
منم شیش تا بطری دیگرو زدم
_بریم؟
+من خودم میرم خونه توهم برو دیگه
_میری خونه؟
+اهوممم
_اوکی
+پس بای
از اتاق رفتم بیرون انقدر بزرگ بود گیج شدم باید از کدوم ور برم
۵مین بعد
اوففف از کددوم ور برممم دوباره برگشتم توبی همون اتاق که دیدم جونگکوک با بالا تنه ی لخت جلوم وایستاده
+امم ب..ببخشید
خواستم از اتاق برم بیرون که دستمو کشید ت بغلش
#فیک #فیکشن#وانشات#اسمات#کوک
۹.۷k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.