فیک عشق قدیمی
فیک عشق قدیمی
پارت ³¹
پرش زمانی ³ ساعت بعد، ساعت ⁹ صبح:
ویو ات
تیکه تیکه خوابم برده بود، کمرم خشک شده بود از روی صندلی پاشدم و رفتم توی حیاط بیمارستان تا یخورده هوا بخورم، داشتم راه میرفتم که یه پسر بچه کوچیک اومد کنارم
پسر بچه: خاله یکی از عزیزانتون چیزیش شده اومدین اینجا؟ "لحن بچگونه"
ات: اومم اره
پسر بچه: ایشون چه نسبتی با شما داره؟
ات: خب... راستش نمیدونم شاید عشق اولم
پسر بچه: خاله دوسش داری؟
ات: چی "تعجب"
پسر بچه: وقتی بحث اون شد دمای بدنتون رفت بالا و عرق کردین، اینا نشونهی علاقه زیاده
ات: پسر جون تو خیلی بیشتر از سنت میدونی "خنده"
پسر بچه: مرسی
ات: تو واسه چی اینجایی، معمولا بچهایی همسن تو اینجا نیستن
پسر بچه: مامان و بابام میخوان طلاق بگیرن، همو دوست دارن من میدونم، همدیگه رو خیلی دوست دارن ولی غرورشون اجازه نمیده و تظاهر میکنن از همدیگه متنفرن، مامانم بیماری قلبی داره و شوک بهش وارد شده و الان بیهوشه، خاله آخه خیلی عجیبه وفتی هردوشون همدیگه رو دوست دارن چرا باید طلاق بگیرن، فقط بخاطر غرور؟ خاله بنظرم غرور چیز مسخره ایه....
لایک و کامنت یادتون نره کیوتا
_________________________________
پارت ³¹
پرش زمانی ³ ساعت بعد، ساعت ⁹ صبح:
ویو ات
تیکه تیکه خوابم برده بود، کمرم خشک شده بود از روی صندلی پاشدم و رفتم توی حیاط بیمارستان تا یخورده هوا بخورم، داشتم راه میرفتم که یه پسر بچه کوچیک اومد کنارم
پسر بچه: خاله یکی از عزیزانتون چیزیش شده اومدین اینجا؟ "لحن بچگونه"
ات: اومم اره
پسر بچه: ایشون چه نسبتی با شما داره؟
ات: خب... راستش نمیدونم شاید عشق اولم
پسر بچه: خاله دوسش داری؟
ات: چی "تعجب"
پسر بچه: وقتی بحث اون شد دمای بدنتون رفت بالا و عرق کردین، اینا نشونهی علاقه زیاده
ات: پسر جون تو خیلی بیشتر از سنت میدونی "خنده"
پسر بچه: مرسی
ات: تو واسه چی اینجایی، معمولا بچهایی همسن تو اینجا نیستن
پسر بچه: مامان و بابام میخوان طلاق بگیرن، همو دوست دارن من میدونم، همدیگه رو خیلی دوست دارن ولی غرورشون اجازه نمیده و تظاهر میکنن از همدیگه متنفرن، مامانم بیماری قلبی داره و شوک بهش وارد شده و الان بیهوشه، خاله آخه خیلی عجیبه وفتی هردوشون همدیگه رو دوست دارن چرا باید طلاق بگیرن، فقط بخاطر غرور؟ خاله بنظرم غرور چیز مسخره ایه....
لایک و کامنت یادتون نره کیوتا
_________________________________
۵.۴k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.