ثانیه عشق
p3
_:راست میگی بدووو.ذهنم تو کلاس درگیر بود که ...
*:هوی بز.غاله کجایییی؟زنگ کلاس تمومه نمیای بیروننن
ویو ا/ت.
کلاس تموم شد و با میا خداحافظی کردم .
*:بای ا/ت
_:خدافظ کوچولو
*:صب کن...صب کن.اوا کجا به این زودی رفتتت.
ویو ا/ت.
رفتم خونه یه دوش ۱۵ دقیقه ای گرفتم و اومدم بیرون و رفتم تو گوشیم.میا پیام داده بود
پیام:
*:چطوری اوسکل
_:باز چیههه؟
*:راستی اسم پسر مدیر میدونی چیه؟
_:نه ...من برای چی باید اسم اون شل مغز رو بدونم ؟
*:همین جوری...خواستم برات جورش کنم 😂
_:گوه خوردی تو
*:شوخی کردم بابا چته تووو
_:حالا اسمش؟
*:کیم تهیونگ
_:اسمش هم مثل خودش گو.ههه
ویو ا/ت.
اسمش هم خوشگل بودد...نه چی میگم با خودمم
*:چی میگیییی من رو اسمش کراشممم
_:به چپم ...برو بتمرگ حوصلتو ندارممم
ویو ا/ت.
گوشیم رو کنار گذاشتم وااااای من کلا یادم رفته بود که قراره قرص اس.هال آور مخصوص خودم رو درست کنم ،زود لباس پوشیدم و رفتم وسایل مخصوص رو گرفتم.زود چند تایی درست کردم و از خستگی رو تخت ولو شدم .آخیییی ...
صبح با صدای آلارم بیدار نشدم و مامان اومد بیدارم کرد.
«علامت مامان ا/ت ✓ بابای ا/ت #»
✓:بیدارشو دخترم...صدای آلارمت کل خونه رو برداشتهه
_:باشههه...«باصدای خوابالود»
ویو ا/ت.
دامنم رو پوشیدم و کراواتم رو بستم موهام رو هم خوشگل کردم و آرایش ساده ای هم کردم آخه امروز قرار بود بدبخت شدن تهیونگ خان رو ببینم .حال میده بالاخره قراره انتقامم رو بگیرم آخ جوونننننن.
✓:دخترم قرص معدتو یادت نره بخوری....چقد بهت گفتم که تندی نخورییی.
_:باشه مامانی ...
قرصم رو خوردم اما غافل از اینکه قرص اشتباهی رو خوردم .اما خب من چندتا از اون قرصا درست کرده بودم یه دونه قرص از قرصای اسه.ال آورم رو برداشتم و تو راه بودم که فهمیدم قرص اشتباهی رو خوردم .رسیدم مدرسه.
*:چطوری دختر؟حالت خیلی خوب به نظر نمیادا
_:اوکیم فقط یه سر باید برم دستشویی
*:اوکیی
ویو ا/ت.
داشتم میدوییدم به سمت دست شویی که خوردم به پسره تهیونگ ...
بمون تو خماری🕳️💀
شرطا
فقط پنج تا لایک🥺🤧
_:راست میگی بدووو.ذهنم تو کلاس درگیر بود که ...
*:هوی بز.غاله کجایییی؟زنگ کلاس تمومه نمیای بیروننن
ویو ا/ت.
کلاس تموم شد و با میا خداحافظی کردم .
*:بای ا/ت
_:خدافظ کوچولو
*:صب کن...صب کن.اوا کجا به این زودی رفتتت.
ویو ا/ت.
رفتم خونه یه دوش ۱۵ دقیقه ای گرفتم و اومدم بیرون و رفتم تو گوشیم.میا پیام داده بود
پیام:
*:چطوری اوسکل
_:باز چیههه؟
*:راستی اسم پسر مدیر میدونی چیه؟
_:نه ...من برای چی باید اسم اون شل مغز رو بدونم ؟
*:همین جوری...خواستم برات جورش کنم 😂
_:گوه خوردی تو
*:شوخی کردم بابا چته تووو
_:حالا اسمش؟
*:کیم تهیونگ
_:اسمش هم مثل خودش گو.ههه
ویو ا/ت.
اسمش هم خوشگل بودد...نه چی میگم با خودمم
*:چی میگیییی من رو اسمش کراشممم
_:به چپم ...برو بتمرگ حوصلتو ندارممم
ویو ا/ت.
گوشیم رو کنار گذاشتم وااااای من کلا یادم رفته بود که قراره قرص اس.هال آور مخصوص خودم رو درست کنم ،زود لباس پوشیدم و رفتم وسایل مخصوص رو گرفتم.زود چند تایی درست کردم و از خستگی رو تخت ولو شدم .آخیییی ...
صبح با صدای آلارم بیدار نشدم و مامان اومد بیدارم کرد.
«علامت مامان ا/ت ✓ بابای ا/ت #»
✓:بیدارشو دخترم...صدای آلارمت کل خونه رو برداشتهه
_:باشههه...«باصدای خوابالود»
ویو ا/ت.
دامنم رو پوشیدم و کراواتم رو بستم موهام رو هم خوشگل کردم و آرایش ساده ای هم کردم آخه امروز قرار بود بدبخت شدن تهیونگ خان رو ببینم .حال میده بالاخره قراره انتقامم رو بگیرم آخ جوونننننن.
✓:دخترم قرص معدتو یادت نره بخوری....چقد بهت گفتم که تندی نخورییی.
_:باشه مامانی ...
قرصم رو خوردم اما غافل از اینکه قرص اشتباهی رو خوردم .اما خب من چندتا از اون قرصا درست کرده بودم یه دونه قرص از قرصای اسه.ال آورم رو برداشتم و تو راه بودم که فهمیدم قرص اشتباهی رو خوردم .رسیدم مدرسه.
*:چطوری دختر؟حالت خیلی خوب به نظر نمیادا
_:اوکیم فقط یه سر باید برم دستشویی
*:اوکیی
ویو ا/ت.
داشتم میدوییدم به سمت دست شویی که خوردم به پسره تهیونگ ...
بمون تو خماری🕳️💀
شرطا
فقط پنج تا لایک🥺🤧
۲.۳k
۱۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.