عشق برگزیده

عشق برگزیده
part: ۱۱
راوی: جی آ از خونه اومد بیرون که دید یه ماشین شیک جلوی خونشون پارکه و یکی که عینک دودی زده بود به ماشین لم داده
ویو جی آ
جی آ: واوو پسره چقدر خفن بوددد
راوی: عینکشو برداشت، بعلهه اون جونگده بود
ویو جی آ
جی آ: چیییی جونگدههه؟؟؟؟*تو دلش*
جونگده: جی آ چند روز من تورو کافه میبرم.
جی آ: هومم اوکی *یجورایی مغرورانه*
جونگده: 😐 چرا احساس میکنم مغرورانه جواب داد؟؟*تو دلش*
پونزده مین بعد
ویو جی آ
جی آ: رسیدیم، پیاده شدم
جونگده: جی آ از این طرف، بیا داخل
جی آ: اوکی
جی آ: رفتم داخل، واووو کافش خیلیی شیک و خفن بود، ولی کسی نبود ، گفتم ازش بپرسم
جی آ: جونگده چرا هیچ مشتری عی نیست؟؟
جونگده: هه اینجوری نبین، تا یک دقیقه دیگه حتی تو بزور از بینشون میتونی رد شی
جی آ: عه؟ خب پس بزار ببینیم.
تا رفتم اماده شدم دیدم کلیی سرو صدا میاد
وایی چققددرر مشتریی جونگده راست میگفتت
جونگده:دیدی. گفتم که*خنده* حالا بدو سفارشارو بگیر بیار
جی آ: عا او اوکیی *ته ته په ته*
ویو جی آ
جی آ: رفتم سفارشارو گرفتم و اووردم
وقتی رفتم برگردم دیدم یکی جونگده رو صدا زد
انگاری یه دختر بود
جی آ: هاااااا چچچییییی بباززمم اینننن؟؟؟؟؟


خب خب اینم از پارت یازده ببخشید دیر گذاشتم
یه لایکمون نشه؟؟ مرسی❤️❤️
♡♡