بعد از سه چهار ساعت دکتر اومد بیرون اعضا با شتاپ رفتن سمت
بعد از سه چهار ساعت دکتر اومد بیرون اعضا با شتاپ رفتن سمتش
نامجون: دکتر حالش خوبه
دکتر: بله خوب هستن ولی حافظه شونو ز دست دادن
اعضا: چی
جیمین: دکتر راهی برای درمانش نیست(بغض)
دکتر: باید خاطراتشو به یادش بیارید تا بتونه به مرور زمان یادش بیاد
جین: مرسی دکتر میشه ببینیمش
دکتر: حتما بفرمایید منم باید برم خدانگهدار
کوک: راستی دکتر کی مرخص میشه
دکتر: هر وقت بهوش اومدن میتونن برن
اعضا: مرسی
دکتر خداحافظی کرد و اعضا هم رفتن تو پیشه ات
ات:(جیغ)
جیمین:(جیغ)
نامجون: چتونه
ات: شماها کی هستید
جین: ما دوستاتیم
ات: چه دوستای جذابی(زیر لب)
جیهوپ: چیزی گفتی
ات: نه
تهیونگ: خب پاشید بریم خونه
ات: من از کجا به شما اعتماد کنم
کوک: میتونی از دکتر بپرسی
ات: ولش کن نیازی نیست خب بریم
نامجون: بریم
از رو تخت بیمارستان بلند شدم که یهو یکشون خم شد
تهیونگ: بیا
ات: بله
تهیونگ: بیا پشتم
ات: چون حوصله راه رفتن ندارم میام پشتت
همشون خندیدن منم رفتم رو کولش بعدش منو گذاشت تو ماشین رسیدیم خونه
ات: واو اینجا کجاست مثله قصره
جین: هه جایی که ورلد واید هندسام باشه معلومه که قشنگه
نامجون: اینجا خونه ماعه ماله هممون
ات: اها
بعدش رفتیم تو خیلی ازم مراقبت میکردن خیلی دوستای خوبی بودن امیدوارم بتونم به یاد بیارمشون
سه سال بعد
الان همه چی یادم میاد ما بهترین گروه دنیا شدیم و همیشه پیشه هم بودیم و هیچوقت همدیگه رو ترک نکردیم
پایان امیدوارم خشتون اومده باشه😊
نامجون: دکتر حالش خوبه
دکتر: بله خوب هستن ولی حافظه شونو ز دست دادن
اعضا: چی
جیمین: دکتر راهی برای درمانش نیست(بغض)
دکتر: باید خاطراتشو به یادش بیارید تا بتونه به مرور زمان یادش بیاد
جین: مرسی دکتر میشه ببینیمش
دکتر: حتما بفرمایید منم باید برم خدانگهدار
کوک: راستی دکتر کی مرخص میشه
دکتر: هر وقت بهوش اومدن میتونن برن
اعضا: مرسی
دکتر خداحافظی کرد و اعضا هم رفتن تو پیشه ات
ات:(جیغ)
جیمین:(جیغ)
نامجون: چتونه
ات: شماها کی هستید
جین: ما دوستاتیم
ات: چه دوستای جذابی(زیر لب)
جیهوپ: چیزی گفتی
ات: نه
تهیونگ: خب پاشید بریم خونه
ات: من از کجا به شما اعتماد کنم
کوک: میتونی از دکتر بپرسی
ات: ولش کن نیازی نیست خب بریم
نامجون: بریم
از رو تخت بیمارستان بلند شدم که یهو یکشون خم شد
تهیونگ: بیا
ات: بله
تهیونگ: بیا پشتم
ات: چون حوصله راه رفتن ندارم میام پشتت
همشون خندیدن منم رفتم رو کولش بعدش منو گذاشت تو ماشین رسیدیم خونه
ات: واو اینجا کجاست مثله قصره
جین: هه جایی که ورلد واید هندسام باشه معلومه که قشنگه
نامجون: اینجا خونه ماعه ماله هممون
ات: اها
بعدش رفتیم تو خیلی ازم مراقبت میکردن خیلی دوستای خوبی بودن امیدوارم بتونم به یاد بیارمشون
سه سال بعد
الان همه چی یادم میاد ما بهترین گروه دنیا شدیم و همیشه پیشه هم بودیم و هیچوقت همدیگه رو ترک نکردیم
پایان امیدوارم خشتون اومده باشه😊
۷.۳k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.