+ دیگه تحمل موندن توی این هوای خفه و دردناک رو ندارم جیمی
+ دیگه تحمل موندن توی این هوای خفه و دردناک رو ندارم جیمینا ، واقعا نمیخوام روزای آخرمو اینجا بگذرونم ...
- یاا از این حرفا نزن اصلا هم روزای آخرت نیست ، فقط چند ماه دیگه بمونی حالت خوب میشه
+ خودتم میدونی که اینا همش خیاله ! من میخوام برم بیرون ، واقعا دیگه نمیتونم توی این بیمارستان کوفتی بمونم بوی دارو هاش داره خفم میکنه
با چشمایی کیوت بهش گفتم
+ حداقل واسه چند ساعت ببرم بیرون ، بعدش قول میدم دیگه قر نزنم و اذیتت نکنم ، خواهش می کنم جیمین لطفاا !!
- چشماتو اینطوری نکن میدونی وضعیت قلبت بده
+ بزار حداقل امروزو واسه یکی دو ساعت برم بیرون ، خواهش میکنم ، لطفاا
- باشه اما فقط یک ساعت
+ باشه باشه همونم خیلی خوبه فقط زودتر بریم اینجا حالمو بهم میزنه
- میرم با دکترت حرف بزنم .
موج دریا خیلی زیبا و آرامش بخشه
انگار صدای تپش های آخر قلبم با موج های دریا هماهنگ شده بودن .
+ جیمینا ، میشه بهم یه قولی بدی
- هام چه قولی ؟
+ اینکه بعد از مرگم به خودت آسیبی نزنی
- وایی چند دفعه باید بهت بگم اینقدر از این حرفا نزن !
+ کیو گول میزنی ، من میخوام بعد از من عاشق یه نفر بشی و باهاش یه زندگی جدید داشته باشی
- خدایا این دختره آخری منو دیونه میکنه ، چاگی من نمیزارم جایی بری حتی اگه صد تا دکترم بگن نمیشه بازم یه امیدی هست که بهم میگه پیشم میمونی
+ اما باید قول بدی ، زود باش قول بده بعد از من برای خودت یه زندگی خوب و عالی می سازی زود باش دیگه .
- با این که مطمئنم نیازی به این قول نمیشه اما باشه قول میدم !
لبخندی روی لبام نشست
+ یادت بمونه قول دادی ها !
سرمو گذاشتم روی پاهاش
دستشو گرفتم و گذاشتم روی قلبم نفس هام هی عمیق تر و ساکت تر می شدن و درد قفسه سینم بیشتر
چشمام دیگه توانایی باز موندن رو نداشتش
+ دوست دارم جیمناا
- منم خیلی دوست دارم چاگی ! صدا ها کم کم محو شدن
دیگه تنها صدایی که توی کوشم میپیچید صدای داد زدنای جیمین بود
از اعماق وجود احساس تاسف داشتم که تنها عشق زندگیم داره صدام میزنه و من نمی تونم جوابشو بدم
اشک های گرمش دونه دونه روی گونه هام می چکید
صدای داد زدن و عربده کشیدنش توی گوشم می پیچید
حتی نفس هم نمی کشید و با تمام وجودش داد میزد ..
- خواهش می کنم ..
التماست می کنم ترکم نکن ..
، لطفا نرو ا.ت نرو خواهش می کنم نرو هر کاری بخایی میکنم لطفاً نروو من نمی تونممممم
و این شد پایانی برای تمامی درد های ا.ت و شروعی برای تمامی درد های جیمین
نویسنده : خیلی چیزا هستن که نمیتوانیم کنترلشون کنیم و یا جلوشون رو بگیریم پس چقدر خوب میشه از العان قدر تمامی کسانی که داریم و یا آرزوی داشتنشون رو داریم رو بدونیم چون واقعا از دست دادنشون درد داره
« حالا اشکاتو پاک کن و یه جمله هم تو بگو ! »
- یاا از این حرفا نزن اصلا هم روزای آخرت نیست ، فقط چند ماه دیگه بمونی حالت خوب میشه
+ خودتم میدونی که اینا همش خیاله ! من میخوام برم بیرون ، واقعا دیگه نمیتونم توی این بیمارستان کوفتی بمونم بوی دارو هاش داره خفم میکنه
با چشمایی کیوت بهش گفتم
+ حداقل واسه چند ساعت ببرم بیرون ، بعدش قول میدم دیگه قر نزنم و اذیتت نکنم ، خواهش می کنم جیمین لطفاا !!
- چشماتو اینطوری نکن میدونی وضعیت قلبت بده
+ بزار حداقل امروزو واسه یکی دو ساعت برم بیرون ، خواهش میکنم ، لطفاا
- باشه اما فقط یک ساعت
+ باشه باشه همونم خیلی خوبه فقط زودتر بریم اینجا حالمو بهم میزنه
- میرم با دکترت حرف بزنم .
موج دریا خیلی زیبا و آرامش بخشه
انگار صدای تپش های آخر قلبم با موج های دریا هماهنگ شده بودن .
+ جیمینا ، میشه بهم یه قولی بدی
- هام چه قولی ؟
+ اینکه بعد از مرگم به خودت آسیبی نزنی
- وایی چند دفعه باید بهت بگم اینقدر از این حرفا نزن !
+ کیو گول میزنی ، من میخوام بعد از من عاشق یه نفر بشی و باهاش یه زندگی جدید داشته باشی
- خدایا این دختره آخری منو دیونه میکنه ، چاگی من نمیزارم جایی بری حتی اگه صد تا دکترم بگن نمیشه بازم یه امیدی هست که بهم میگه پیشم میمونی
+ اما باید قول بدی ، زود باش قول بده بعد از من برای خودت یه زندگی خوب و عالی می سازی زود باش دیگه .
- با این که مطمئنم نیازی به این قول نمیشه اما باشه قول میدم !
لبخندی روی لبام نشست
+ یادت بمونه قول دادی ها !
سرمو گذاشتم روی پاهاش
دستشو گرفتم و گذاشتم روی قلبم نفس هام هی عمیق تر و ساکت تر می شدن و درد قفسه سینم بیشتر
چشمام دیگه توانایی باز موندن رو نداشتش
+ دوست دارم جیمناا
- منم خیلی دوست دارم چاگی ! صدا ها کم کم محو شدن
دیگه تنها صدایی که توی کوشم میپیچید صدای داد زدنای جیمین بود
از اعماق وجود احساس تاسف داشتم که تنها عشق زندگیم داره صدام میزنه و من نمی تونم جوابشو بدم
اشک های گرمش دونه دونه روی گونه هام می چکید
صدای داد زدن و عربده کشیدنش توی گوشم می پیچید
حتی نفس هم نمی کشید و با تمام وجودش داد میزد ..
- خواهش می کنم ..
التماست می کنم ترکم نکن ..
، لطفا نرو ا.ت نرو خواهش می کنم نرو هر کاری بخایی میکنم لطفاً نروو من نمی تونممممم
و این شد پایانی برای تمامی درد های ا.ت و شروعی برای تمامی درد های جیمین
نویسنده : خیلی چیزا هستن که نمیتوانیم کنترلشون کنیم و یا جلوشون رو بگیریم پس چقدر خوب میشه از العان قدر تمامی کسانی که داریم و یا آرزوی داشتنشون رو داریم رو بدونیم چون واقعا از دست دادنشون درد داره
« حالا اشکاتو پاک کن و یه جمله هم تو بگو ! »
۵.۸k
۰۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.