قلدر جذاب پارت ۵ ❤
+ امروزم با دعوایه منو کوک تموم شد رفتم خونه چون خسته بودم خوابیدم .
* عصر *
+ پاشدم یه نودل خوردم و رفتم حموم یه پارتی تو حموم گرفتم و اومدم بیرون موهامو خشک کردم و حالت دار کردم لباسمو پوشیدم ( اسلاید ۲ ) و یه میکاپ لایت کردم چند بافی عطر زدم و راه افتادم با هانول راه افتادیم لباس هانول هم مثل من بود ولی رنگش صورتی بود رفتیم سمت مهمونی یکم بعد رسیدیم رفتیم داخل چشمم خورد به کوک خیلی جذاب شده بود ( لباس کوک اسلاید ۳ ) اونم به من خیره شده بود ولی با صدایه دوستامون نگاهمونو از روهم برداشتیم یکم بعد مدیر اومد پایین شروع به سخنرانی کرد :
مدیر : خب یه بازی قراره انجام بدیم اینجوریه که هر کسی با دشمنش رو یه مربع کوچیک میرقصه و اگه پایه یه کدوم بره بیرون باید بیان اینجا و جلویه همه همو ببوسن .
+ اوه مدیرم واسه خودش یه پا مغز منحرفه !
هانول : 😂😂😂😂😂😂
مدیر : خب ......
* مدیر همه دشمنا رو باهم گف تا رسید به کوک و ویولت اونا هم رفتن رو مربعی و چراغا هم خاموش شد و فقط رقص نور روشن بود .
+ دستامو دور گردنش حلقه کردم اونم دستاشو دور کمرم حلقه کرد و شروع به رقص کردیم .
_ کی به مدیر گف همچین بازی بکنیم ؟
+ به جان جدم این بازی تموم شه میرم کل خانواده پدری مدیرو میارم جلو چشاش .
_ برايه اولین بار موافقم و میام .
+ خ...عه بگیر منو پام نره بیرون .
کوک کمرمو بیشتر به خودش چسبوند برایه اینکه نجات پیدا کنیم باید بهم نزدیک میشدیم.
* چند دقیقه بعد *
+ همه باختن و همو بوسیدن فقط من و کوک و مین هو با یوجون ( دشمن مین هو ) مونده بودیم .
شروع کردیم به رقص مین هو که دیگه بخاطر نزدیک بودن منو کوک تحمل نداشت از بغل یوجون در اومد و منو هول داد ولی کوک یهو جامونو عوض کرد و مین هو به کوک خورد کوکم تعادلشو از دست داد و من پرت شدم رو زمین و اونم افتاد روم .
قبل اینکه چراغ ها روشن بشه پاشدیم و قرار شد مین هو و یوجون همو ببوسن ولی مین هو یوجونو ول کرد و دوید سمت کوک تا کوک رو ببوسه ولی کوک منو آورد جلو و مین هو با من برخورد کرد و لبایه من و کوک باهم برخورد کرد ....♡
* عصر *
+ پاشدم یه نودل خوردم و رفتم حموم یه پارتی تو حموم گرفتم و اومدم بیرون موهامو خشک کردم و حالت دار کردم لباسمو پوشیدم ( اسلاید ۲ ) و یه میکاپ لایت کردم چند بافی عطر زدم و راه افتادم با هانول راه افتادیم لباس هانول هم مثل من بود ولی رنگش صورتی بود رفتیم سمت مهمونی یکم بعد رسیدیم رفتیم داخل چشمم خورد به کوک خیلی جذاب شده بود ( لباس کوک اسلاید ۳ ) اونم به من خیره شده بود ولی با صدایه دوستامون نگاهمونو از روهم برداشتیم یکم بعد مدیر اومد پایین شروع به سخنرانی کرد :
مدیر : خب یه بازی قراره انجام بدیم اینجوریه که هر کسی با دشمنش رو یه مربع کوچیک میرقصه و اگه پایه یه کدوم بره بیرون باید بیان اینجا و جلویه همه همو ببوسن .
+ اوه مدیرم واسه خودش یه پا مغز منحرفه !
هانول : 😂😂😂😂😂😂
مدیر : خب ......
* مدیر همه دشمنا رو باهم گف تا رسید به کوک و ویولت اونا هم رفتن رو مربعی و چراغا هم خاموش شد و فقط رقص نور روشن بود .
+ دستامو دور گردنش حلقه کردم اونم دستاشو دور کمرم حلقه کرد و شروع به رقص کردیم .
_ کی به مدیر گف همچین بازی بکنیم ؟
+ به جان جدم این بازی تموم شه میرم کل خانواده پدری مدیرو میارم جلو چشاش .
_ برايه اولین بار موافقم و میام .
+ خ...عه بگیر منو پام نره بیرون .
کوک کمرمو بیشتر به خودش چسبوند برایه اینکه نجات پیدا کنیم باید بهم نزدیک میشدیم.
* چند دقیقه بعد *
+ همه باختن و همو بوسیدن فقط من و کوک و مین هو با یوجون ( دشمن مین هو ) مونده بودیم .
شروع کردیم به رقص مین هو که دیگه بخاطر نزدیک بودن منو کوک تحمل نداشت از بغل یوجون در اومد و منو هول داد ولی کوک یهو جامونو عوض کرد و مین هو به کوک خورد کوکم تعادلشو از دست داد و من پرت شدم رو زمین و اونم افتاد روم .
قبل اینکه چراغ ها روشن بشه پاشدیم و قرار شد مین هو و یوجون همو ببوسن ولی مین هو یوجونو ول کرد و دوید سمت کوک تا کوک رو ببوسه ولی کوک منو آورد جلو و مین هو با من برخورد کرد و لبایه من و کوک باهم برخورد کرد ....♡
۵.۶k
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.