پارت ۱۶ قسمت ۱ سناریوی ریندو
متن دفتر خاطرات :
سلام دفتر خاطرات منم ریو الان هشت سالمه و دیندو ۹ * ریندو اینجا فحش داد که چرا اسمشو مینویسه دیندو * و ران هم ۱۰ سالشه من خیلی با دوتا داداشام صمیمی نیستم و اونا همش مسخرم میکنن و روم کرم میریزن مخصوصا ران و منو اذیت میکنن و این یکم رو مخه
* تا اینجا چیز مهمی نداشت میرسیم به ۱۱ سالگی ریو *
سلام دفتر خاطرات عزیز منم ریو ، ران و ریندو عضو ی گنگ شدن و منم میخوام عضو گنگ بشو ولی ران و ریندو نمیزارن من عضو گنگشون بشم منم رفتم عضو ی گنگ دیگه شدم تو اون گنگ برای دخترا و پسرا فرق میزاشتن من برای این که عضو اون گنگ بشم مجبور شدم تبدیل بشم به کیسه بکس اون پسرا ، دیگه نمیتونم لباس باز بپوشم چون جای زخما و کبودیام معلوم میشه و به همه گفتم بخواتر اضافه وزن لباس باز نمیپوشم و ران و ریندو جلوی همه مسخرم میکنن و این احساس خیلی بدی داره اگه اونا منو تو گنگ راه میدادن الان من اینجوری نبودم و با تمام این اتفاقایی که برام افتاده هنوزم اون دوتا کله خرو دوست دارم
تا پارتی دیگر بای بای
سلام دفتر خاطرات منم ریو الان هشت سالمه و دیندو ۹ * ریندو اینجا فحش داد که چرا اسمشو مینویسه دیندو * و ران هم ۱۰ سالشه من خیلی با دوتا داداشام صمیمی نیستم و اونا همش مسخرم میکنن و روم کرم میریزن مخصوصا ران و منو اذیت میکنن و این یکم رو مخه
* تا اینجا چیز مهمی نداشت میرسیم به ۱۱ سالگی ریو *
سلام دفتر خاطرات عزیز منم ریو ، ران و ریندو عضو ی گنگ شدن و منم میخوام عضو گنگ بشو ولی ران و ریندو نمیزارن من عضو گنگشون بشم منم رفتم عضو ی گنگ دیگه شدم تو اون گنگ برای دخترا و پسرا فرق میزاشتن من برای این که عضو اون گنگ بشم مجبور شدم تبدیل بشم به کیسه بکس اون پسرا ، دیگه نمیتونم لباس باز بپوشم چون جای زخما و کبودیام معلوم میشه و به همه گفتم بخواتر اضافه وزن لباس باز نمیپوشم و ران و ریندو جلوی همه مسخرم میکنن و این احساس خیلی بدی داره اگه اونا منو تو گنگ راه میدادن الان من اینجوری نبودم و با تمام این اتفاقایی که برام افتاده هنوزم اون دوتا کله خرو دوست دارم
تا پارتی دیگر بای بای
۱۰.۲k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.