ای خیره به این خیره چه زیباست نگاهت !
ای خیره به این خیره چه زیباست نگاهت !
جانم به لب آمد چه فریباست نگاهت !
شاید که سرابست مگر میشود آخر
آیینه ترین حالت دریاست نگاهت !
مصلوب نگاهت شده ام مریم عاصی
انگار که از صلب مسیحاست نگاهت
تسلیم تمنا و هوادار غرور است
ای ناز ! چه افتاده و سرپاست نگاهت !
آهوچه ی ارباب ، به خاکی زده امروز
امروز غزلناز رعایاست نگاهت !
از مست نپرسید به میخانه چرا هست
ترسم که بگوید که به آن خانه خدا هست
قاضی بزند هم سر وهم دست و زبانش
بر دار بگوید که به خمخانه شفا هست
جاهل نرود در پی آن خانه ی عشّاق
زیرا پدرش گفته که در مکه صفا هست
او نیز چو آن عابد بی دین بگردد
بیچاره نداند که در آن خانه دوا هست
آن کس که کند سجده به دلدار خیالی
دیوانه نداند که در این کار خطا هست
من نیز شدم عاشق و در میکده رفتم
دیدم که بجز یار خداهست و بقا هست
از باده بنوشیدم و گفتم که رضایم
زیرا که به میخانه ی عشاّق خدا هست
جانم به لب آمد چه فریباست نگاهت !
شاید که سرابست مگر میشود آخر
آیینه ترین حالت دریاست نگاهت !
مصلوب نگاهت شده ام مریم عاصی
انگار که از صلب مسیحاست نگاهت
تسلیم تمنا و هوادار غرور است
ای ناز ! چه افتاده و سرپاست نگاهت !
آهوچه ی ارباب ، به خاکی زده امروز
امروز غزلناز رعایاست نگاهت !
از مست نپرسید به میخانه چرا هست
ترسم که بگوید که به آن خانه خدا هست
قاضی بزند هم سر وهم دست و زبانش
بر دار بگوید که به خمخانه شفا هست
جاهل نرود در پی آن خانه ی عشّاق
زیرا پدرش گفته که در مکه صفا هست
او نیز چو آن عابد بی دین بگردد
بیچاره نداند که در آن خانه دوا هست
آن کس که کند سجده به دلدار خیالی
دیوانه نداند که در این کار خطا هست
من نیز شدم عاشق و در میکده رفتم
دیدم که بجز یار خداهست و بقا هست
از باده بنوشیدم و گفتم که رضایم
زیرا که به میخانه ی عشاّق خدا هست
۱.۲k
۲۲ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.