تو یک سادیسمی

P5




+ از خواب بیدار شدم دیدم کوک نیست رفتم آب بزنم به صورتم که دیدم داره دوش میگیره سرم رو آوردم پایین آب بزنم به صورتم وقتی سرم رو آوردم بالا یه دفعه یه جیغی کشیدم
= چته
+ چرا مثل جن ظاهر میشی ترسیدم‌
= 😂😂
+ خنده داره
= اره 😂
+ ایشش برو اونور
= نونونو کجا کجا
+ ولم کن خیس آبی
= ببخشید که حموم بودم
+ اوکی تو خوبی ولم کن
= اوکی
+ اجوماااااااا
اجوما : جانم دخترم
+ معدم اندازه این میز خالیه
اجوما : الان صبحانه حاضر میشه
+ وافل هم درست کردید
اجوما : اره دخترم
+ یسسس
ادمین : باید به منم بدید
+ هم تو عمرا بهت بدم
ادمین : هوششش یادت رفته نویسندت منم میخوای داستان رو عوض کنم بهت وافل ندم تا آدم بشی میخوای همینجا بکشمت میخوای کاری کنم هر روز درد بکشی هانننننن
+ باشه بابا بهت میدم
ادمین : آفرین دختر خوب
+ حالا برمیگردی سراغ داستان
ادمین : اره ادامه داستان

( شروع به کوفت کردن کردن )

( دینگ دینگ )

= کیه داره زنگ میزنه
+ الو سلام خوبی سلامتی پروژه کجا چه ساعتی اوکی اوکی ساعت ۶ میام باشه میبینمت قربونت خدافظ خدافظ
= کی بود
+ عمَم
= نمک گفتم کی بود
+ گفتم عمَم
= ات رو مخم نرو گفتم کی بود
+ میگم گوشات مشکل داره دارم میگم عمَم بود
= فکر کردم داری شوخی میکنی
+ من باتو شوخی دارم؟
= بی ادبی ممنوع





خب بعد صد سال
یکم حمایت بیشتر کنید بد نیست بخدا
ممنون که حمایت میکنید
خدافظ❤️

این داستان تخیلی.