دوستتت دارم ، نمی دانم ، چرایش را نپرس
دوستتت دارم ، نمی دانم ، چرایش را نپرس
اتفاقی دل سپردم ماجرایش را نپرس
بارها باریده ام در کوچه های بی کسی
در هوای بودنت ، اما کجایش را نپرس
آسمانت را حریم صحن آغوشم بکن
چون به پرواز آمدم حال و هوایم را نپرس
زندگی طعم غزل از استکان حافظ است
فال من خوش نیست بی تو ، محتوایش را نپرس
اتفاقی دل سپردم ماجرایش را نپرس
بارها باریده ام در کوچه های بی کسی
در هوای بودنت ، اما کجایش را نپرس
آسمانت را حریم صحن آغوشم بکن
چون به پرواز آمدم حال و هوایم را نپرس
زندگی طعم غزل از استکان حافظ است
فال من خوش نیست بی تو ، محتوایش را نپرس
۱.۱k
۲۱ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.