پارت چهار
پارت چهار
™ میشه من کنار پنجره بشینم
+نه سوال بعدی
™ تو رو خدا
+خیلی خوب باشه فقط ۵ دقیقه
™ مرسی دوست قشنگم
ویو ا.ت:
دیگه رسیدیم فرودگاه اونجا همه کرهای صحبت میکردیم خیلی برام جالب بود خیلی خوشم اومده بود برای بار اول تو کشوری که مورد علاقم بود یه حس عجیبی داشتم پرواز داخل سئول بودا خونه هم که ما گرفتیم داخل سئول بود داشتیم میرفتیم که سوار تاکسی بشیم یهو یه ماشین مدل بالا جلومون وایساد ترسیدیم چون برای بار اول تو کشور غریب یکم ترسناک بود یهو شیشه رو کشید پایین و گفت از طرف پدرتون اومدیم سوار شید تا شما رو به خونتون اولش باور نکردم ولی بعدش باور کردم چون به خود پدرم زنگ زدم و ازش پرسیدم بعدش سوار ماشین شدیم که رفتیم خونه بود یا امارات خیلی بزرگ بود خیلی خیلی بزرگ بود ولی ولی از خونه خودمون بزرگتر نبود خلاصه خوشحال بودم رفتم یه اتاق برای خودم انتخاب کردم و وسایلمو چیندم و خب زنگ زدم به رنگکار و برای فردا بیاد اتاقمو کاملاً کاملاً قهوهای یا قرمز کنه چون من از سفید خوشم نمیاد
¢ الو
+سلام
¢سلام بفرمایید
+تماس گرفتم تا یه رنگ کار استخدام کنم
¢بله برای کی میخوایم
+امروز چطوره
¢متاسفم ولی امروز وقت نداریم
+برای فردا خوبه وقت داریم
¢بله فردا خوبه چه ساعتی تشریف بیاریم
+ساعت ۱۰ صبح وقتتون آزاده
¢بله ساعت ۱۰ صبح میایم
+میاید اول متراژ میگیرید دیگه درسته
¢بله اول متر میگیریم بعد ۵ متر رنگشو انتخاب میکنی تو رنگ میزنیم
+بله درسته پس لطفاً فردا تشریف بیارید ساعت ۱۰ صبح منتظرتون
¢بله حتماً
+خدانگهدار
¢خدانگهدار
™ با کی صحبت میکردی
+با یه رنگ کار
™ برای چی
+برای فردا که بیان اتاقمو رنگ
™ چرا میخوای اتاقتو رنگ کنی رنگش که خوبه
+میدونی راستش با رنگ سفید حال نمیکنم
™ اوکی باشه
+تو هم میخوای اتاقتو رنگ کنم کنم
™ آره منو منتظر بودم رنگها بیاد ولی خودت تماس گرفته دیگه دمت گرم
+چه رنگی میخوای بکنی
™ مشکی
+احیاناً خفاشی چیزی هستی چه جوری با رنگ مشکی میتونی وسایلاتو ببینی رنگت سختتو ملافت همه اینا مشکیه
™ عزیزم من یکم دارکم تو مگه میخوای اتاقتو چه رنگی کنی
+قهوهای
™ چرا قهوهای
+سبک کلا سیکو دوست دارم
™ چه کاریه بیا خودم برات اتاقتو رنگ کنم
+چطوری
™ میرینم دور و بر اتاقت
+اینطوریاست دلت کتک میخواد
™ اون وقت تو میخوای منو بزنی
+نه عممو صدا میکنم بیاد بزنتت
™ اسکول
+اینجوریاس باشه باشه
یهو از بدو بدو دنبال لیا دوید یا هم ازش فرار میکرد ولی چون خونه بزرگ بود ا.ت خسته شد و داد زد
+دخترای الدنگ بیا کار
™ جدی میگی
+آره بیا کاریت ندارم
™ میشه من کنار پنجره بشینم
+نه سوال بعدی
™ تو رو خدا
+خیلی خوب باشه فقط ۵ دقیقه
™ مرسی دوست قشنگم
ویو ا.ت:
دیگه رسیدیم فرودگاه اونجا همه کرهای صحبت میکردیم خیلی برام جالب بود خیلی خوشم اومده بود برای بار اول تو کشوری که مورد علاقم بود یه حس عجیبی داشتم پرواز داخل سئول بودا خونه هم که ما گرفتیم داخل سئول بود داشتیم میرفتیم که سوار تاکسی بشیم یهو یه ماشین مدل بالا جلومون وایساد ترسیدیم چون برای بار اول تو کشور غریب یکم ترسناک بود یهو شیشه رو کشید پایین و گفت از طرف پدرتون اومدیم سوار شید تا شما رو به خونتون اولش باور نکردم ولی بعدش باور کردم چون به خود پدرم زنگ زدم و ازش پرسیدم بعدش سوار ماشین شدیم که رفتیم خونه بود یا امارات خیلی بزرگ بود خیلی خیلی بزرگ بود ولی ولی از خونه خودمون بزرگتر نبود خلاصه خوشحال بودم رفتم یه اتاق برای خودم انتخاب کردم و وسایلمو چیندم و خب زنگ زدم به رنگکار و برای فردا بیاد اتاقمو کاملاً کاملاً قهوهای یا قرمز کنه چون من از سفید خوشم نمیاد
¢ الو
+سلام
¢سلام بفرمایید
+تماس گرفتم تا یه رنگ کار استخدام کنم
¢بله برای کی میخوایم
+امروز چطوره
¢متاسفم ولی امروز وقت نداریم
+برای فردا خوبه وقت داریم
¢بله فردا خوبه چه ساعتی تشریف بیاریم
+ساعت ۱۰ صبح وقتتون آزاده
¢بله ساعت ۱۰ صبح میایم
+میاید اول متراژ میگیرید دیگه درسته
¢بله اول متر میگیریم بعد ۵ متر رنگشو انتخاب میکنی تو رنگ میزنیم
+بله درسته پس لطفاً فردا تشریف بیارید ساعت ۱۰ صبح منتظرتون
¢بله حتماً
+خدانگهدار
¢خدانگهدار
™ با کی صحبت میکردی
+با یه رنگ کار
™ برای چی
+برای فردا که بیان اتاقمو رنگ
™ چرا میخوای اتاقتو رنگ کنی رنگش که خوبه
+میدونی راستش با رنگ سفید حال نمیکنم
™ اوکی باشه
+تو هم میخوای اتاقتو رنگ کنم کنم
™ آره منو منتظر بودم رنگها بیاد ولی خودت تماس گرفته دیگه دمت گرم
+چه رنگی میخوای بکنی
™ مشکی
+احیاناً خفاشی چیزی هستی چه جوری با رنگ مشکی میتونی وسایلاتو ببینی رنگت سختتو ملافت همه اینا مشکیه
™ عزیزم من یکم دارکم تو مگه میخوای اتاقتو چه رنگی کنی
+قهوهای
™ چرا قهوهای
+سبک کلا سیکو دوست دارم
™ چه کاریه بیا خودم برات اتاقتو رنگ کنم
+چطوری
™ میرینم دور و بر اتاقت
+اینطوریاست دلت کتک میخواد
™ اون وقت تو میخوای منو بزنی
+نه عممو صدا میکنم بیاد بزنتت
™ اسکول
+اینجوریاس باشه باشه
یهو از بدو بدو دنبال لیا دوید یا هم ازش فرار میکرد ولی چون خونه بزرگ بود ا.ت خسته شد و داد زد
+دخترای الدنگ بیا کار
™ جدی میگی
+آره بیا کاریت ندارم
۱.۷k
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.